نامه ای ب خدا...
نامه ای ب خدا...
سلام خدا جونم
امیدوارم صدامو بشنوی..بشنوی که چی میخوام بهت بگم
خدا جونم کمکم کن نمیدونم تاوانه کدوم گناهمو دارم پس میدم ولی دیگه بسه ...تورو ب جونه خودت قسمت میدم دیگه طاقت این همه گرفتاریارو ندارم خدایا کمکم کن منم مثل همه زندگی میخوام منم مثل همه ارامش میخوام همه ارامشمو ازم گرفتن تو برام خدایی کن تو کمکم کن یه راه اشتباه رفتم من عاشقش بودم دوسش داشتم اینه جواب دوست داشتنم تا کی باید اینجا بشینم تا کی باید افسرده باشم تا کی باید به یه جا خیره شم همش فکر کنم بسه دیگه خسته شدم زندگیم بد نابود شده گناه من چی بوده اخه چرا دستمو نمیگیری چرا نگام نمیکنی چقد باید اینجا تحقیر شم چقد باید الکی بخندم که همه فک کنن شادم غمی ندارم کسی از دلم خبر نداره اما تو میدونی تو دلم چه اشوبیه دارم دیوونه میشم کی این بدبختیام تموم میشه خدایا فقط منتظر یه روز خوبم یه روزی که خوشبخت باشم مگه چی ازت میخوام این چیزه زیادیه که یه بنده داره اینطوری ازت خواهش میکنه ب خدا دیگه بریدم هر روز ارزوی مرگ میکنم از طرفی دیده اطرافیا از طرفی ناراحتیه پدر مادرم من طاقت اینارو ندارم احساس میکنم دارم دیوونه میشم با این حال دارم میخندم من این خنده هایه زورکی رو نمیخوام من ارامش میخوام خدا جونم یکم بهم توجه کن یا منو برگردون ب گذشتم یا اینده ای رو برام رقم بزن چیزی جز ارامش نمیخوام احساس میکنم خیلی حقیرم احساس میکنم یه بدبختم یه بدبختی که هیچکی ب فکرش نیست تو تنهام نزار راه درستو غلطه زندکی رو یادم بده واقعا نمیدونم چی بگم که بغضم خالی شه بغضی دارم اندازه کوه که اگه بشکنه میشه یه دریا ..کاش یکی درکم میکرد کاش انقد اذیت نمیشدم همه ی ارزوهام برباد رفت چه ارزو هایی که داشتم اما الان همش دست نیافتنیه به هیچکدومشون نمیتونم برسم کسیو ندارم کمکم کنه دیگه از همه بریدم ...چقد فکر میکردم خوشبخت شدم چقد خوشحال بودم یهو همه ی خوشحالیام اوار شد رو سرم یهو فهمیدم هیچی ندارم الان فقط برام یه جسم مونده و خنده هایه الکی که ثابت کنم ب همه من خوبم اما نیستم... خدا جونم کمکم کن بهم حق زندگی بده بزار زندگیمو از نو بسازم بزار طعمه خوشی رو بچشم....
خدا جونم کمکم کن..
سلام خدا جونم
امیدوارم صدامو بشنوی..بشنوی که چی میخوام بهت بگم
خدا جونم کمکم کن نمیدونم تاوانه کدوم گناهمو دارم پس میدم ولی دیگه بسه ...تورو ب جونه خودت قسمت میدم دیگه طاقت این همه گرفتاریارو ندارم خدایا کمکم کن منم مثل همه زندگی میخوام منم مثل همه ارامش میخوام همه ارامشمو ازم گرفتن تو برام خدایی کن تو کمکم کن یه راه اشتباه رفتم من عاشقش بودم دوسش داشتم اینه جواب دوست داشتنم تا کی باید اینجا بشینم تا کی باید افسرده باشم تا کی باید به یه جا خیره شم همش فکر کنم بسه دیگه خسته شدم زندگیم بد نابود شده گناه من چی بوده اخه چرا دستمو نمیگیری چرا نگام نمیکنی چقد باید اینجا تحقیر شم چقد باید الکی بخندم که همه فک کنن شادم غمی ندارم کسی از دلم خبر نداره اما تو میدونی تو دلم چه اشوبیه دارم دیوونه میشم کی این بدبختیام تموم میشه خدایا فقط منتظر یه روز خوبم یه روزی که خوشبخت باشم مگه چی ازت میخوام این چیزه زیادیه که یه بنده داره اینطوری ازت خواهش میکنه ب خدا دیگه بریدم هر روز ارزوی مرگ میکنم از طرفی دیده اطرافیا از طرفی ناراحتیه پدر مادرم من طاقت اینارو ندارم احساس میکنم دارم دیوونه میشم با این حال دارم میخندم من این خنده هایه زورکی رو نمیخوام من ارامش میخوام خدا جونم یکم بهم توجه کن یا منو برگردون ب گذشتم یا اینده ای رو برام رقم بزن چیزی جز ارامش نمیخوام احساس میکنم خیلی حقیرم احساس میکنم یه بدبختم یه بدبختی که هیچکی ب فکرش نیست تو تنهام نزار راه درستو غلطه زندکی رو یادم بده واقعا نمیدونم چی بگم که بغضم خالی شه بغضی دارم اندازه کوه که اگه بشکنه میشه یه دریا ..کاش یکی درکم میکرد کاش انقد اذیت نمیشدم همه ی ارزوهام برباد رفت چه ارزو هایی که داشتم اما الان همش دست نیافتنیه به هیچکدومشون نمیتونم برسم کسیو ندارم کمکم کنه دیگه از همه بریدم ...چقد فکر میکردم خوشبخت شدم چقد خوشحال بودم یهو همه ی خوشحالیام اوار شد رو سرم یهو فهمیدم هیچی ندارم الان فقط برام یه جسم مونده و خنده هایه الکی که ثابت کنم ب همه من خوبم اما نیستم... خدا جونم کمکم کن بهم حق زندگی بده بزار زندگیمو از نو بسازم بزار طعمه خوشی رو بچشم....
خدا جونم کمکم کن..
۵۲.۵k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.