شوخی های زن ستیزانه در گفتار:
#شوخی های #زن_ستیزانه در #گفتار:
بارها پیش آمده که در دورهمی ها و مجالس خانوادگی یا دوستانه (حالا در هر سطح و مربوط به هر طبقه ای که باشد) کنایه ها و شوخی های زن ستیزانه نقل و نبات مجلس شده است. شوخی های جنسی از یک طرف و طعنه هایی که جایگاه زنان را یادآوری می کند از طرف دیگر، موجبات تقلیل مساله زنان به یک موضوع دم دستی و غیربحرانی را فراهم می کند.
شوهر مدام از آرزوی تجدید فراشش حرف می زند، مردان زنان را دست می اندازند و در قالب شوخی قدرت شان را به رخ می کشند و با توجه به قوانین حقوقی حال حاضر ایران، مدام بابت حقوقی که زنان ندارند، آنها را مسخره می کنند. همچنین افراد زیادی به خود اجازه می دهند که درمورد بسیاری از زنان دور و نزدیک شان، تکه پرانی کنند و بر پایه ظاهر و جنسیت فرد نظر دهند. چاقی ، تطابق نداشتن ظاهر فرد با معیارهای زیبایی و هرگونه رفتار تابوشکنانه زنان از طرف آشنایان و جامعه (اگر محکوم نشود) به سرعت به سوژه ای برای مزاح تبدیل می شود. باید پرسید که آیا به راستی این طنز تلخ کلامی از نگاه زن ستیزانه و برتری جویانه ی جوامع مردسالار نشات نمی گیرد؟ آیا این شوخی ها از اهمیت و ضروریت مساله زنان نمی کاهد؟ آن را به حاشیه نمی کشاند؟ و به یک موضوع دستمالی شده تبدیل نمی کند؟
از کنار این لودگی ها و اینگونه رفتارهای کم مایه و حماقت بار نمی توان به صرف شوخی بودنشان گذشت؛ همان طور که تمسخر رنگ پوست یک سیاه پوست هرچند مغرضانه نباشد و تنها برای خندیدن باشد، عملی ناپسند و لطمه زننده است. متلک های فاشیستی و شوخی های زن ستیزانه از حیث تحت ظلم واقع شدن این دو قشر در جوامع مشابه همند؛ اگرچه که تفاوت های عمده ای بین این دو مقوله از نظر ساختاری و روند درخواست مطالبات وجود دارد.
در هر حال می توان با پرهیز از بکارگیری این طنز سخیفانه در گفتار و برخورد با این شوخی های ابژه نگرانه، مسیر تحقق آرمان های زنان را هموارتر کرد.
سحر آریا
بارها پیش آمده که در دورهمی ها و مجالس خانوادگی یا دوستانه (حالا در هر سطح و مربوط به هر طبقه ای که باشد) کنایه ها و شوخی های زن ستیزانه نقل و نبات مجلس شده است. شوخی های جنسی از یک طرف و طعنه هایی که جایگاه زنان را یادآوری می کند از طرف دیگر، موجبات تقلیل مساله زنان به یک موضوع دم دستی و غیربحرانی را فراهم می کند.
شوهر مدام از آرزوی تجدید فراشش حرف می زند، مردان زنان را دست می اندازند و در قالب شوخی قدرت شان را به رخ می کشند و با توجه به قوانین حقوقی حال حاضر ایران، مدام بابت حقوقی که زنان ندارند، آنها را مسخره می کنند. همچنین افراد زیادی به خود اجازه می دهند که درمورد بسیاری از زنان دور و نزدیک شان، تکه پرانی کنند و بر پایه ظاهر و جنسیت فرد نظر دهند. چاقی ، تطابق نداشتن ظاهر فرد با معیارهای زیبایی و هرگونه رفتار تابوشکنانه زنان از طرف آشنایان و جامعه (اگر محکوم نشود) به سرعت به سوژه ای برای مزاح تبدیل می شود. باید پرسید که آیا به راستی این طنز تلخ کلامی از نگاه زن ستیزانه و برتری جویانه ی جوامع مردسالار نشات نمی گیرد؟ آیا این شوخی ها از اهمیت و ضروریت مساله زنان نمی کاهد؟ آن را به حاشیه نمی کشاند؟ و به یک موضوع دستمالی شده تبدیل نمی کند؟
از کنار این لودگی ها و اینگونه رفتارهای کم مایه و حماقت بار نمی توان به صرف شوخی بودنشان گذشت؛ همان طور که تمسخر رنگ پوست یک سیاه پوست هرچند مغرضانه نباشد و تنها برای خندیدن باشد، عملی ناپسند و لطمه زننده است. متلک های فاشیستی و شوخی های زن ستیزانه از حیث تحت ظلم واقع شدن این دو قشر در جوامع مشابه همند؛ اگرچه که تفاوت های عمده ای بین این دو مقوله از نظر ساختاری و روند درخواست مطالبات وجود دارد.
در هر حال می توان با پرهیز از بکارگیری این طنز سخیفانه در گفتار و برخورد با این شوخی های ابژه نگرانه، مسیر تحقق آرمان های زنان را هموارتر کرد.
سحر آریا
۳.۱k
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.