"شعر از خودم"
"شعر از خودم"
تاکجا بايد بدنبالت چنين نالان دوم؟
تا کجا اين عشق نافرجام را با خود برم؟
دل همانا از درون از هجرتت صد پاره شد
جسم بي شالوده ام از غربتت بيچاره شد
ناخداي کشتي ام در آبهاي بي قرار
درد بي تو زنده ماندن در دلم شد ماندگار
بي تو دنيا بر سرم آوار گشت و ناگهان
دفن گشتم در ميان ناله هايم در نهان
خوب ميدانم که بي تو مقصدم ويرانه هاست
منزل و مقصودم اندر خانه بي قوله هاست
پس بيا تا جان بگيرد قلب سرد مرده ام
فيض جاويدان بگيرد صورت افسرده ام
تاکجا بايد بدنبالت چنين نالان دوم؟
تا کجا اين عشق نافرجام را با خود برم؟
دل همانا از درون از هجرتت صد پاره شد
جسم بي شالوده ام از غربتت بيچاره شد
ناخداي کشتي ام در آبهاي بي قرار
درد بي تو زنده ماندن در دلم شد ماندگار
بي تو دنيا بر سرم آوار گشت و ناگهان
دفن گشتم در ميان ناله هايم در نهان
خوب ميدانم که بي تو مقصدم ويرانه هاست
منزل و مقصودم اندر خانه بي قوله هاست
پس بيا تا جان بگيرد قلب سرد مرده ام
فيض جاويدان بگيرد صورت افسرده ام
۱.۱k
۱۸ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.