.
.
اوایل خواب و بیداری نداشتم
مینشستم یه گوشه به خنده هاش فک میکردم,یه تقویم خریده بودم اتفاقای هرروزو توش مینوشتم .. امروز اس ام اس داد .. امروز فلان جا دیدمش .. امروز فلان انجمن باهم دعوتیم .. امروز قراره بریم بیرون ...
اهنگایی که تو ماشینش میشنیدمو حفظ میکردم
رنگ لباساش کاملن یادم بود
بوی عطراشو تشخیص میدادم
شده بود همه ی زندگیم .. زندگیمو فلج کرده بود
حس میکردم نباشه یتیمم ..
با کوچیکترین واکنشش دیوونه میشدم
بغض میکردم .. میزدم زیر گریه ..
هیچوقت شبایی که قرار بود فرداش ببینمش رو یادم نمیره ..
تپش قلبم .. استرس .. بی خوابی .. دستام میلرزید ..
گذشت ...
یعنی میگذشت .. ولی واسه من نمیگذشت
تو یه مقطع زمانی مزخرف گیر افتاده بودم
همه شبیهش بودن .. تموم تاکسیا یه اهنگ میذاشتن .. هرکی رد میشد یه عطر زده بود .. همه ی مقصدام میخورد به همون خیابون لعنتی ..
تقویمم خیلی وقت بود خالی بود ..
زنگ نمیزد .. اس ام اس نمیزد .. نمیدیدمش .. منو نمیخواست ..
دست و پا میزدم تو یه کابوس بی خبری ..
زمین و زمانو بهم میزدم واسه یه لحظه دیدنش .. حتی شده از دور ...
سه سال زندگیم مختل شد .. سه سال ..
یه روز نشستم دیدم خودم گم شده .. نمیتونم بخندم .. از جمع فراری ام .. با همه سنگینم .. دیدم دارم دق میکنم .. اونم واسه کی ؟کسی که حتی یادش نبود امشب تولدمه ...
تقویمو سوزوندم .. عکساشو پاک کردم .. عطر نمیزدم .. اهنگ گوش نمیدادم .. خیابونای مزخرفو قدم نمیزدم ..
من فقط فهمیده بودم بودن اجباریش چیزی رو درست نمیکنه ..
چند وقت پیش دیدمش ..
مهربون تر از همیشه بود .. اون میخواست که منو ببینه ..
قلبم تندتر نتپید .. بوی عطرش یه بوی عادی مث بقیه ی عطرا بود .. حرف زدنش اون چیزی نبود که من همیشه فک میکردم .. وقتی حرف میزد میتونستم بهش زل بزنم .. رفتاراش عادی بود .. صداش عادی بود .. خودش .. خودش یه ادم عادی بود مث بقیه آدما ..
اون بتی نبود که من ازش ساخته بودم ..
برام عادی شده بود ..
زمانش گذشته بود ..
دیر شده بود ..
خیلی دیر شده بود .. واسه خیلی چیزا ..
*
همه ی چیزایی که یه روز تو زندگیتون حکم خدا رو داشتن , یه روز عادی میشن
صبر کنید ..
صبر کنید و بذارید وقتش برسه ..
اونوقت میبینید خیلی چیزا فقط از دور قشنگن .. فقط از دور !
*
#زهراپورشب
#عادی
#صبرکنید
#زمانش_میرسه
#حتی_اگه_خیلی_دیر
برای داش امیر :( تحمل کن میشه فراموشش کرد
اوایل خواب و بیداری نداشتم
مینشستم یه گوشه به خنده هاش فک میکردم,یه تقویم خریده بودم اتفاقای هرروزو توش مینوشتم .. امروز اس ام اس داد .. امروز فلان جا دیدمش .. امروز فلان انجمن باهم دعوتیم .. امروز قراره بریم بیرون ...
اهنگایی که تو ماشینش میشنیدمو حفظ میکردم
رنگ لباساش کاملن یادم بود
بوی عطراشو تشخیص میدادم
شده بود همه ی زندگیم .. زندگیمو فلج کرده بود
حس میکردم نباشه یتیمم ..
با کوچیکترین واکنشش دیوونه میشدم
بغض میکردم .. میزدم زیر گریه ..
هیچوقت شبایی که قرار بود فرداش ببینمش رو یادم نمیره ..
تپش قلبم .. استرس .. بی خوابی .. دستام میلرزید ..
گذشت ...
یعنی میگذشت .. ولی واسه من نمیگذشت
تو یه مقطع زمانی مزخرف گیر افتاده بودم
همه شبیهش بودن .. تموم تاکسیا یه اهنگ میذاشتن .. هرکی رد میشد یه عطر زده بود .. همه ی مقصدام میخورد به همون خیابون لعنتی ..
تقویمم خیلی وقت بود خالی بود ..
زنگ نمیزد .. اس ام اس نمیزد .. نمیدیدمش .. منو نمیخواست ..
دست و پا میزدم تو یه کابوس بی خبری ..
زمین و زمانو بهم میزدم واسه یه لحظه دیدنش .. حتی شده از دور ...
سه سال زندگیم مختل شد .. سه سال ..
یه روز نشستم دیدم خودم گم شده .. نمیتونم بخندم .. از جمع فراری ام .. با همه سنگینم .. دیدم دارم دق میکنم .. اونم واسه کی ؟کسی که حتی یادش نبود امشب تولدمه ...
تقویمو سوزوندم .. عکساشو پاک کردم .. عطر نمیزدم .. اهنگ گوش نمیدادم .. خیابونای مزخرفو قدم نمیزدم ..
من فقط فهمیده بودم بودن اجباریش چیزی رو درست نمیکنه ..
چند وقت پیش دیدمش ..
مهربون تر از همیشه بود .. اون میخواست که منو ببینه ..
قلبم تندتر نتپید .. بوی عطرش یه بوی عادی مث بقیه ی عطرا بود .. حرف زدنش اون چیزی نبود که من همیشه فک میکردم .. وقتی حرف میزد میتونستم بهش زل بزنم .. رفتاراش عادی بود .. صداش عادی بود .. خودش .. خودش یه ادم عادی بود مث بقیه آدما ..
اون بتی نبود که من ازش ساخته بودم ..
برام عادی شده بود ..
زمانش گذشته بود ..
دیر شده بود ..
خیلی دیر شده بود .. واسه خیلی چیزا ..
*
همه ی چیزایی که یه روز تو زندگیتون حکم خدا رو داشتن , یه روز عادی میشن
صبر کنید ..
صبر کنید و بذارید وقتش برسه ..
اونوقت میبینید خیلی چیزا فقط از دور قشنگن .. فقط از دور !
*
#زهراپورشب
#عادی
#صبرکنید
#زمانش_میرسه
#حتی_اگه_خیلی_دیر
برای داش امیر :( تحمل کن میشه فراموشش کرد
۱۱.۴k
۲۲ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.