شاخص های زبان و قالب شعر کرمانجی
شاخص های زبان و قالب شعر کرمانجی
کردهای خراسان معروف به «کرمانج» بیش از ٣٠٠ سال است که مامور حفظ مرزهای شرقی کشور شده و در این دیار (شمال خراسان) سکنی گزیده اند. این قوم یکی از کهن ترین قبایل آریایی بوده و از شاخصه های فرهنگی خاصی در موسیقی، لباس، آداب و رسوم و زبان برخوردارند. بررسی هر یک از این شاخصه ها می تواند موجب شناخت بیشتری از فرهنگ و زبان گذشته این سرزمین باشد. حسن روشان کارشناس ارشد ادبیات و عضو شورای شعر خراسان شمالی که در حال آماده کردن سه اثر برای چاپ می باشد در نشستی دوستانه در پاسخ به سوالاتی در مورد قالبهای شعر کرمانجی می گوید: «کرمانجی یکی از شاخصه های زبان کردی است و مانند هر زبان دیگر فرهنگ و هنر مخصوص به خود را دارد. اصلی ترین قالبهای شعر کرمانجی «سه خشتی» «لو» «بانگی» و در این اواخر غزل، مثنوی ، حتی اشعار نیمایی می باشد. اما در تعریف قالب «سه خشتی» باید گفت: سه خشتی نوعی قالب منحصر و بازمانده نوخسروانی عهد ساسانی است که از سه مصراع هشت هجایی تشکیل شده یعنی در مجموع بیست و چهار هجا و یا به عبارتی دیگر همان خسروانی ها هستند که بعد از حمله اعراب، در زبان پهلوی و فارسی از بین می رود اما در کرمانجی و کردی به حیات خود ادامه می دهد.لو: قالب دیگری از شعر کرمانجی است که دارای مصراع های نابرابر می باشد و جایگاه قافیه نیز در آن ثابت نیست. «لو» نوعی شعر آزاد است که ریتم، و آهنگ به آن جهت می دهد. شعر کوهستان است و هیچ قید و وزنی را نمی پذیرد. اما «بانگی»: نوعی مرثیه و سوگ سروده است. زنان بیشتر بر سر مزار عزیزان این شعرها را می خوانند. این قالب شعری فاقد وزن و قافیه است و آنچه به آن تشکل ساختاری می دهد ملودی و ریتم خوانش آن می باشد. وی درباره اصلی ترین مشخصه شعر کرمانجی می گوید: تمام تاریخ و فرهنگ، دغدغه ها، شادی ها، گریه ها، خنده ها، پیروزی ها، شکست ها، عشق ها و جدایی ها در فرهنگ کرمانجی در دو آینه «موسیقی» و «شعر» متجلی شده است. بنابراین اصلی ترین شاخصه شعر کرمانجی تجلی محیط و بوم، فضای ایل و کوچ، بدویت غنایی و ایلاتی می باشد. کرمانجی شعری است عینی و حسی واگر ذهنی نیز شود ذهن در خدمت عین است .از سوی دیگر اشعار کرمانجی سراینده ای مشخص ندارند. چوپانی در سر کوهی، عاشقی در جلگه ای هموار، پیری در حسرت جوانی از دست رفته و همه مردم کرمانج به نوعی از شاعران و آفریدگاران این ادبیات می باشند.وی در پاسخ به این سوال که تجلی فرهنگ و بوم را در «لو» و «سه خشتی» چگونه ارزیابی می کنید می گوید: «لو» و «سه خشتی» چیزی نیست جز زندگی، فرهنگ ومحیط، کوچ و حرکت. این قالب های شعری بیشتر نوعی ادبیات «غنایی» و «چوپانی» هستند و چوپانانی که در دامن طبیعت زیسته اند راویان شکوه و طبیعت دلتنگی و غرور قوم خویش، در قالب شعر وهنر می باشند. با تحلیل درست «سه خشتی ها» می توانیم به نوع زندگی، روابط و مناسبات اجتماعی، عشق های محجوب و حتی به نوع فرهنگ پوشش کرمانج ها دست یابیم. وی معتقد است که تمام آداب و رسوم، پوشش و فرهنگ کوچ کرمانج ها را، در هر مقطع تاریخی از طریق «لو» و «سه خشتی» می شود بازآفرینی کرد. روشان استفاده از قالب های جدید شعری کرمانجی از جمله مثنوی، نیمایی و شعر آزاد را لازمه پویایی زبان و دغدغه های نسل معاصر دانست و افزود: قالب شعری فقط یک ابزار است و مهمتر از آن چیزی است که در قالب شعر ریخته می شود. وی در تکمیل این مطالب ادامه داد: نسل شاعران امروز کرمانجی بسیار خوش فکر و هنرمندانه شعر می گویند اگر چه فقدان خط و کتابت و یا ناهماهنگی در این خط الرسم مشکلی است که باید آن را حل کرد. وی تصریح کرد: زبان کرمانجی چندین واج اضافی بر واج های فارسی و عربی دارد که هنوز هماهنگی نشانه های ثابت برای آنها ایجاد نشده است. وی در رابطه با علت فراموشی قالب هایی چون «بانگی» می گوید: بانگی یک نوع مرثیه سرایی و نوعی ادبیات زنانه است. دختران امروز یا نمی توانند یا شخصیت آنها اجازه نمی دهد که بر سر قبر عزیزان بگریند و بر سر این قبرهای چهار پنج طبقه که فقط پنج دقیقه فرصت خواندن فاتحه ای را برای عزیزی دارند مجالی نیست تا زنان ساعتی بنشینند، بخوانند و مویه های شاعرانه داشته باشند.
تایپ و تحقیق آرمین دلیران
کردهای خراسان معروف به «کرمانج» بیش از ٣٠٠ سال است که مامور حفظ مرزهای شرقی کشور شده و در این دیار (شمال خراسان) سکنی گزیده اند. این قوم یکی از کهن ترین قبایل آریایی بوده و از شاخصه های فرهنگی خاصی در موسیقی، لباس، آداب و رسوم و زبان برخوردارند. بررسی هر یک از این شاخصه ها می تواند موجب شناخت بیشتری از فرهنگ و زبان گذشته این سرزمین باشد. حسن روشان کارشناس ارشد ادبیات و عضو شورای شعر خراسان شمالی که در حال آماده کردن سه اثر برای چاپ می باشد در نشستی دوستانه در پاسخ به سوالاتی در مورد قالبهای شعر کرمانجی می گوید: «کرمانجی یکی از شاخصه های زبان کردی است و مانند هر زبان دیگر فرهنگ و هنر مخصوص به خود را دارد. اصلی ترین قالبهای شعر کرمانجی «سه خشتی» «لو» «بانگی» و در این اواخر غزل، مثنوی ، حتی اشعار نیمایی می باشد. اما در تعریف قالب «سه خشتی» باید گفت: سه خشتی نوعی قالب منحصر و بازمانده نوخسروانی عهد ساسانی است که از سه مصراع هشت هجایی تشکیل شده یعنی در مجموع بیست و چهار هجا و یا به عبارتی دیگر همان خسروانی ها هستند که بعد از حمله اعراب، در زبان پهلوی و فارسی از بین می رود اما در کرمانجی و کردی به حیات خود ادامه می دهد.لو: قالب دیگری از شعر کرمانجی است که دارای مصراع های نابرابر می باشد و جایگاه قافیه نیز در آن ثابت نیست. «لو» نوعی شعر آزاد است که ریتم، و آهنگ به آن جهت می دهد. شعر کوهستان است و هیچ قید و وزنی را نمی پذیرد. اما «بانگی»: نوعی مرثیه و سوگ سروده است. زنان بیشتر بر سر مزار عزیزان این شعرها را می خوانند. این قالب شعری فاقد وزن و قافیه است و آنچه به آن تشکل ساختاری می دهد ملودی و ریتم خوانش آن می باشد. وی درباره اصلی ترین مشخصه شعر کرمانجی می گوید: تمام تاریخ و فرهنگ، دغدغه ها، شادی ها، گریه ها، خنده ها، پیروزی ها، شکست ها، عشق ها و جدایی ها در فرهنگ کرمانجی در دو آینه «موسیقی» و «شعر» متجلی شده است. بنابراین اصلی ترین شاخصه شعر کرمانجی تجلی محیط و بوم، فضای ایل و کوچ، بدویت غنایی و ایلاتی می باشد. کرمانجی شعری است عینی و حسی واگر ذهنی نیز شود ذهن در خدمت عین است .از سوی دیگر اشعار کرمانجی سراینده ای مشخص ندارند. چوپانی در سر کوهی، عاشقی در جلگه ای هموار، پیری در حسرت جوانی از دست رفته و همه مردم کرمانج به نوعی از شاعران و آفریدگاران این ادبیات می باشند.وی در پاسخ به این سوال که تجلی فرهنگ و بوم را در «لو» و «سه خشتی» چگونه ارزیابی می کنید می گوید: «لو» و «سه خشتی» چیزی نیست جز زندگی، فرهنگ ومحیط، کوچ و حرکت. این قالب های شعری بیشتر نوعی ادبیات «غنایی» و «چوپانی» هستند و چوپانانی که در دامن طبیعت زیسته اند راویان شکوه و طبیعت دلتنگی و غرور قوم خویش، در قالب شعر وهنر می باشند. با تحلیل درست «سه خشتی ها» می توانیم به نوع زندگی، روابط و مناسبات اجتماعی، عشق های محجوب و حتی به نوع فرهنگ پوشش کرمانج ها دست یابیم. وی معتقد است که تمام آداب و رسوم، پوشش و فرهنگ کوچ کرمانج ها را، در هر مقطع تاریخی از طریق «لو» و «سه خشتی» می شود بازآفرینی کرد. روشان استفاده از قالب های جدید شعری کرمانجی از جمله مثنوی، نیمایی و شعر آزاد را لازمه پویایی زبان و دغدغه های نسل معاصر دانست و افزود: قالب شعری فقط یک ابزار است و مهمتر از آن چیزی است که در قالب شعر ریخته می شود. وی در تکمیل این مطالب ادامه داد: نسل شاعران امروز کرمانجی بسیار خوش فکر و هنرمندانه شعر می گویند اگر چه فقدان خط و کتابت و یا ناهماهنگی در این خط الرسم مشکلی است که باید آن را حل کرد. وی تصریح کرد: زبان کرمانجی چندین واج اضافی بر واج های فارسی و عربی دارد که هنوز هماهنگی نشانه های ثابت برای آنها ایجاد نشده است. وی در رابطه با علت فراموشی قالب هایی چون «بانگی» می گوید: بانگی یک نوع مرثیه سرایی و نوعی ادبیات زنانه است. دختران امروز یا نمی توانند یا شخصیت آنها اجازه نمی دهد که بر سر قبر عزیزان بگریند و بر سر این قبرهای چهار پنج طبقه که فقط پنج دقیقه فرصت خواندن فاتحه ای را برای عزیزی دارند مجالی نیست تا زنان ساعتی بنشینند، بخوانند و مویه های شاعرانه داشته باشند.
تایپ و تحقیق آرمین دلیران
۸.۲k
۳۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.