"شعر از خودم"
"شعر از خودم"
(خیانت)
كهنه زخمي از شبي پر التهاب
يادگار وصلتي مثل سراب
لحظه هايي تابه سرحد جنون
وعده هايي بي ثمر بر روي آب
خانه اي متروك و از گرما تهي
سرپناهي سست و از بنيان خراب
بوي آغوشي بعطر ديگري
صورتي ناپاك در پشت نقاب
خاطراتي از زماني سوخته
سرنوشتي شوم در تعبير خواب
سايه اي پر رنگ در يك آينه
عكس پنهاني او در پشت قاب
اين چه تقديريست در تقويم من؟
روزها پر درد ، شبها اضطراب
من كدامين قصه را باور كنم؟
مانده ام با صد سوال بي جواب
(خیانت)
كهنه زخمي از شبي پر التهاب
يادگار وصلتي مثل سراب
لحظه هايي تابه سرحد جنون
وعده هايي بي ثمر بر روي آب
خانه اي متروك و از گرما تهي
سرپناهي سست و از بنيان خراب
بوي آغوشي بعطر ديگري
صورتي ناپاك در پشت نقاب
خاطراتي از زماني سوخته
سرنوشتي شوم در تعبير خواب
سايه اي پر رنگ در يك آينه
عكس پنهاني او در پشت قاب
اين چه تقديريست در تقويم من؟
روزها پر درد ، شبها اضطراب
من كدامين قصه را باور كنم؟
مانده ام با صد سوال بي جواب
۱.۱k
۲۹ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.