به بهانه سالروز فتح اندلس:
به بهانه سالروز فتح اندلس:
فتح اندلس به دست مسلمانان نقطه شروع پیشرفت اروپا بود
اسپانیای فعلی که روزی توسط سپاه اسلام فتح شد، هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن که پایه گذارش مسلمانان بودند، سر تاسر اروپا را روشن کرد.
به گزارش خبرگزاری شبستان/کرمان جنوبی
مقدمه
"اندلس " یا شبهجزیرهی ایبری شامل سرزمین اسپانیا و پرتغال فعلی است. این شبهجزیره که اکنون به دو کشور مستقل اسپانیا و پرتغال تقسیم شده است، در جنوب غربی اروپا قرار دارد که از قسمت شمال و شمالِ غربی به خلیج بیسکاری، از سوی شرق به دریای بالئار که جزو دریاهای غربی مدیترانه است ـ و از جنوب به دریای مدیترانه و تنگه جبل الطارق و اقیانوس اطلس همجوار است. به گفته "هرمان راندل " استاد دانشگاه کلمبیا: مسلمین در قرن دهم میلادی در اسپانیا تمدنی پدید آوردند که در آن تمدن، علوم از صورت عقایدمبهم عمومی درآمده بود و با صنایع و فنون زندگی علمی انطباق یافته بود.
"لاین پل " مستشرق انگلیسی مینویسد:
اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانی ساخته بود و دشتهای سوزان این سرزمین در اثر کوشش ملت فاتح، آباد گردید و شهرهای با عظمتی را در این وادی بزرگ به وجود آوردند.
علوم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپایی رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضی، فلکی گیاهشناسی تاریخ، فلسفه و قانونگذاری تنها در اسپانیای اسلامی تکمیل شده و نتیجه داده بود.
در این زمینه نوشتار دکتر "مارتینز مونتابث " مستشرق اسپانیایی، نیز ارزنده است:
اگر حاکمیت هشت قرنهی اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونهی تاریخ تمدن نمیشد. این دوره، در حالی که اروپای همسایه، اسیر تیرگی جهل و عقب ماندگی بود، روشنایی خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد.
ماجرای فتح اندلس:
زمانی که آفریقا به دست "موسیبن نصیر " اداره میشد، پادشاه اسپانیا "رودریک بود. او سی و ششمین و آخرین پادشاه گوت دراندلس بود.
ماجرای فتح اندلس از آن جا آغاز گردید که "ژولین ـ فرماندار "سبته " ـبه خاطر تعرضی که از سوی رودریک به دخترش شده بود، از پادشاه سرپیچی کرده و به ناچار به فراریان دیگر اسپانیا در آفریقا پیوست و با اصرار از موسیبن نصیر ـ حاکم مسلمان آفریقاـ خواست تا اسپانیا را از چنگال ستمگرانه پادشاه غاصبش نجات بخشد. در پاسخ به این درخواست، موسیبن نصیر باگرفتن اجازه از ولیدخلیفهی مسلمانان ـ یک افسر جوان و شجاع به نام "طریف " را برای کشف و گردآوری اطلاعات لازم و مقدماتی به سواحل جنوبی اسپانیا فرستاد.
وقتی گزارشهای رضایت بخش او به دست موسی رسید، در ماه رجب سال 92 هجری قمری "طارق بن زیاد " ـ از لایقترین سرداران موسیبن نصیر ـ باسپاه اندکی مرکب از هفت هزار نفر مردان جنگی، از تنگهی جبلالطارق گذشتند و در محلی که هنوز به نام وی معروف است، پیاده گردیدند و سپس نخست در شهر "الجزیرة الخضراء "فرود آمده و نماز صبح را در آنجا به پا داشت، و با برافراشتن پرچمِ نبرد به نبرد و پیشروی پرداخت. بعدها در همان محل برافراشته شدن پرچمها، مسجدی به نام "مسجد الرایات " ساخته شد که حتی تا زمان مراکشی ـ از دانشمندان قرن ششم و هفتم ه. ق ـ به همین نام باقی بوده است.
از سویی گوتها نیز بسیار کوشیدند تا راه را بر طارق بسته و مانع پیشرفت وی گردند، ولی نتوانستند. در پی این حملههای نخستین، جمع آنان از هم پاشیده و پراکنده گردیدند و طارق مستقیما به سوی "طلیطله " پیش رفت. که این پیش روی بزرگ در تاریخ ثبت گردیده است. لشکر طارق با سپاه کمکی که از مرکز رسید، بیش از 12 هزار نفر گردید. رودریک که در حال فرونشاندن آشوبهای شمال کشور بود و "تدمیر " را به جای خود گماشته بود، با شنیدن این خبر به پایتخت برگشت.
"تدمیر " به او نوشته بود: مردمی به کشور ما آمدهاند که نمیدانیم آیا اهل آسمانند یا اهل زمین. " رودریک، امیران ارتش و خانهای کشور را به جنگ فراخواند و حکم داد که همگی با مردمان و وابستگانشان در شهر "قُرطُبه " به او بپیوندند. طولی نکشید که تعدادنیروهای سپاه سلطنتی به همراه سپاه کمکی امیران اطراف، نزدیک به یکصد هزار تن رسید. این دو لشکر در مکانی به نام "لکه " در روز یکشنبه ـ دو روزمانده به آخر ماه رمضانِ سال 92 ه . ق ـ باهم درگیر شدند و این جنگ تمام عیار میان آنها، تا روز یکشنبه پنجم شوال ادامه یافت. فرزندان تیزا ـ پادشاه پیشین که به دست رودریک کشته شده بود ـ در همان حملهی اول از لشکر رودریک جداشدند، ولی فراوانی لشکریان باقی ماندهی رودریک و مناسب بودن سلاح و وسایل جنگی و آرایش خوب نظامی آنها، باعث گردید تا مدت بیشتری در برابر حملههای سخت مسلمانان، پایداری نمایند. ولی حملهی پایانی طارقبن زیاد، به قدری سخت و سنگین بود که ایستادگی دشمن
فتح اندلس به دست مسلمانان نقطه شروع پیشرفت اروپا بود
اسپانیای فعلی که روزی توسط سپاه اسلام فتح شد، هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن که پایه گذارش مسلمانان بودند، سر تاسر اروپا را روشن کرد.
به گزارش خبرگزاری شبستان/کرمان جنوبی
مقدمه
"اندلس " یا شبهجزیرهی ایبری شامل سرزمین اسپانیا و پرتغال فعلی است. این شبهجزیره که اکنون به دو کشور مستقل اسپانیا و پرتغال تقسیم شده است، در جنوب غربی اروپا قرار دارد که از قسمت شمال و شمالِ غربی به خلیج بیسکاری، از سوی شرق به دریای بالئار که جزو دریاهای غربی مدیترانه است ـ و از جنوب به دریای مدیترانه و تنگه جبل الطارق و اقیانوس اطلس همجوار است. به گفته "هرمان راندل " استاد دانشگاه کلمبیا: مسلمین در قرن دهم میلادی در اسپانیا تمدنی پدید آوردند که در آن تمدن، علوم از صورت عقایدمبهم عمومی درآمده بود و با صنایع و فنون زندگی علمی انطباق یافته بود.
"لاین پل " مستشرق انگلیسی مینویسد:
اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانی ساخته بود و دشتهای سوزان این سرزمین در اثر کوشش ملت فاتح، آباد گردید و شهرهای با عظمتی را در این وادی بزرگ به وجود آوردند.
علوم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپایی رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضی، فلکی گیاهشناسی تاریخ، فلسفه و قانونگذاری تنها در اسپانیای اسلامی تکمیل شده و نتیجه داده بود.
در این زمینه نوشتار دکتر "مارتینز مونتابث " مستشرق اسپانیایی، نیز ارزنده است:
اگر حاکمیت هشت قرنهی اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونهی تاریخ تمدن نمیشد. این دوره، در حالی که اروپای همسایه، اسیر تیرگی جهل و عقب ماندگی بود، روشنایی خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد.
ماجرای فتح اندلس:
زمانی که آفریقا به دست "موسیبن نصیر " اداره میشد، پادشاه اسپانیا "رودریک بود. او سی و ششمین و آخرین پادشاه گوت دراندلس بود.
ماجرای فتح اندلس از آن جا آغاز گردید که "ژولین ـ فرماندار "سبته " ـبه خاطر تعرضی که از سوی رودریک به دخترش شده بود، از پادشاه سرپیچی کرده و به ناچار به فراریان دیگر اسپانیا در آفریقا پیوست و با اصرار از موسیبن نصیر ـ حاکم مسلمان آفریقاـ خواست تا اسپانیا را از چنگال ستمگرانه پادشاه غاصبش نجات بخشد. در پاسخ به این درخواست، موسیبن نصیر باگرفتن اجازه از ولیدخلیفهی مسلمانان ـ یک افسر جوان و شجاع به نام "طریف " را برای کشف و گردآوری اطلاعات لازم و مقدماتی به سواحل جنوبی اسپانیا فرستاد.
وقتی گزارشهای رضایت بخش او به دست موسی رسید، در ماه رجب سال 92 هجری قمری "طارق بن زیاد " ـ از لایقترین سرداران موسیبن نصیر ـ باسپاه اندکی مرکب از هفت هزار نفر مردان جنگی، از تنگهی جبلالطارق گذشتند و در محلی که هنوز به نام وی معروف است، پیاده گردیدند و سپس نخست در شهر "الجزیرة الخضراء "فرود آمده و نماز صبح را در آنجا به پا داشت، و با برافراشتن پرچمِ نبرد به نبرد و پیشروی پرداخت. بعدها در همان محل برافراشته شدن پرچمها، مسجدی به نام "مسجد الرایات " ساخته شد که حتی تا زمان مراکشی ـ از دانشمندان قرن ششم و هفتم ه. ق ـ به همین نام باقی بوده است.
از سویی گوتها نیز بسیار کوشیدند تا راه را بر طارق بسته و مانع پیشرفت وی گردند، ولی نتوانستند. در پی این حملههای نخستین، جمع آنان از هم پاشیده و پراکنده گردیدند و طارق مستقیما به سوی "طلیطله " پیش رفت. که این پیش روی بزرگ در تاریخ ثبت گردیده است. لشکر طارق با سپاه کمکی که از مرکز رسید، بیش از 12 هزار نفر گردید. رودریک که در حال فرونشاندن آشوبهای شمال کشور بود و "تدمیر " را به جای خود گماشته بود، با شنیدن این خبر به پایتخت برگشت.
"تدمیر " به او نوشته بود: مردمی به کشور ما آمدهاند که نمیدانیم آیا اهل آسمانند یا اهل زمین. " رودریک، امیران ارتش و خانهای کشور را به جنگ فراخواند و حکم داد که همگی با مردمان و وابستگانشان در شهر "قُرطُبه " به او بپیوندند. طولی نکشید که تعدادنیروهای سپاه سلطنتی به همراه سپاه کمکی امیران اطراف، نزدیک به یکصد هزار تن رسید. این دو لشکر در مکانی به نام "لکه " در روز یکشنبه ـ دو روزمانده به آخر ماه رمضانِ سال 92 ه . ق ـ باهم درگیر شدند و این جنگ تمام عیار میان آنها، تا روز یکشنبه پنجم شوال ادامه یافت. فرزندان تیزا ـ پادشاه پیشین که به دست رودریک کشته شده بود ـ در همان حملهی اول از لشکر رودریک جداشدند، ولی فراوانی لشکریان باقی ماندهی رودریک و مناسب بودن سلاح و وسایل جنگی و آرایش خوب نظامی آنها، باعث گردید تا مدت بیشتری در برابر حملههای سخت مسلمانان، پایداری نمایند. ولی حملهی پایانی طارقبن زیاد، به قدری سخت و سنگین بود که ایستادگی دشمن
۱۲.۸k
۰۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.