• مصاحبه ی روزنامه ی اعتماد با دی جی حسین فسنقری
• مصاحبه ی روزنامه ی اعتماد با دی جی حسین فسنقری
گفتوگو با پديده اين روزهاي شبكههاي اجتماعي
« شاد بودن همهچيـز را تضمين ميكند. »
فرزانه قبادي/ اين روزها فضاي مجازيمان تلخ شده، مدام خبرهاي تلخ را روي ديوارهاي مجازي مرور ميكنيم؛ خبرهايي كه نگرانمان كرده يا حسي متناقض برايمان ايجاد ميكنند. خبر قصاص يك جوان يا گذشت ولي دم از خون آن ديگري، نميدانيم بايد از اين گذشتها خوشحال باشيم يا براي وجود چنين برنامههاي پرطرفدار و پر تماشاچي ناراحت. نميدانيم خبرهاي پشت ديوارهاي بلند و سنگي را باور كنيم يا تكذيب بزرگترها را تكذيب. فضاي مجازيمان مدتي است پراسترستر و پر خبرتر شده. خبرهايي كه تلخيشان ميچربد به تمام خوشيهاي بهاريمان و شايد در ميان امواج سهمناكي كه هر از گاهي به سراغ اجتماع مجازيمان ميآيد به اين فكر كنيم كه چقدر اين اجتماع ناهنجار و افسار گسيخته شده، چقدر از كنترل خارج است و چقدر آلارم ميدهد. هشدارهايي كه امروز از كنارشان راحت عبور ميكنيم، شايد فردا گوشمان را بپيچانند و ما يادمان نيايد اين بيتوجهي سهلانگارانه را. اما در بين تمام اين اتفاقات و تصاوير نگرانكننده مدتي است كه نامي را بيشتر ميشنويم. ديجي حسين فسنقري؛ كسي كه در تصاويري كه در اينترنت دست به دست ميشود، با لبخندي بر لب سعي دارد تا مجلسي را كه نقش ديجي آن را دارد به بهترين شكل ممكن گرم كند. شبيه ديجيهايي كه تا بهحال ديدهايم نيست، كت و شلوار براق به تن ندارد و موهايش روغن زده و مرتب نيست، تيشرت سادهيي به تن دارد و با حركات عجيبش سعي ميكند شور مجلس را بيشتر كند. نظرات مردم در رابطه با كليپهاي حسين فسنقري بسيار متفاوت است، عدهيي از اينكه توانستهاند چند دقيقهيي شاد شوند از ايشان تشكر ميكنند و لقب استاد به او دادهاند و كليپهايش را دست به دست ميكنند و مشتاقانه منتظر رسيدن كليپهاي جديدند و برخي هم با اين سخن يك روزنامه همعقيدهاند كه: «پديده فسنقري همان رويه تاريك جانور ترسناك ذهن جمعي ما است.» و برخي هم به طرفداران ايشان انتقاد دارند كه چرا اينقدر اين پديده را پر رنگ كردهاند. اما به هر حال واقعيت اين است كه بر خلاف صفحات پر محتوايي كه در فيسبوك وجود دارد، صفحه هواداران حسين فسنقري توانسته در عرض دو هفته، نظر 100 هزار نفر را به خود جلب كند و ويديوهايش بالغ بر60 هزار بازديد داشته است كه شايد بتوان گفت اين هم به نوعي هشداري است كه از كنارش عبور ميكنيم. همين مساله بهانهيي شد تا به سراغ او برويم و ببينيم اين دي جي سبزواري كيست و چه ميكند و نظرش در مورد اين موج ايجاد شده چيست؟ ساده صحبت ميكند،
ترجيع بند جملاتش «مردم» است. ميگويد: «من عاشق كشورم هستم، عاشق مردمم هستم و ارادتمند تمام مردمي كه در اين مدت به من لطف داشتند.» گپي مختصر و تلفني با حسين فسنقري داشتيم، تا كمي بيشتر با اين كپسول شادي آشنا شويم.
ساده و صميمي با لهجه شيرين سبزوارياش به سوالاتمان پاسخ داد.
• متولد چه سالي هستيد؟
سال 61 در سبزوار به دنيا آمدم، در حال حاضر هم ساكن سبزوارم. چند سالي است كه ازدواج كردهام و مهمترين علاقهمنديام هم موسيقي است.
• موسيقي را از چه سني شروع كرديد؟
13سال است كه كار موسيقي ميكنم، خيلي علاقه دارم به ساز و موسيقي، اگر به من يك ضرب هم بدهند ميتوانم با همان ساز يك مجلس را گرم كنم، از كودكي به موسيقي علاقه داشتم. كلا از شادي و خوشحالي لذت ميبرم.
• در چه رشتهيي تحصيل كردهايد؟
من ليسانس عمران از دانشگاه سبزوار دارم.
• گفتيد متاهليد، در مراسم ازدواج خودتان از دي جيها راضي بوديد؟
دوستانم به من لطف داشتند و مراسم را به شكل بسيار خوبي برگزار كردند، البته من خودم هم تا حدودي كنارشان بودم تا شادي بيشتري در مراسم باشد چون من فكر ميكنم موسيقي آدمها را به وجد ميآورد. اينكه كسي يك ميكروفن دستش بگيرد و پشت كيبورد بايستد و آهنگي بزند به تنهايي جوابگو نيست. من دوست دارم مردم به وجد بيايند و شاد باشند و نيرو بگيرند.
• نخستين بار كي خبردار شديد كه كليپتان را روي اينترنت منتشر كردهاند؟
تقريبا يك هفته پيش بود. من خودم صفحه شخصي ندارم در فيسبوك، اين كليپ را هوادارانم كه به من محبت داشتند روي اينترنت گذاشتند، آنقدر به من محبت دارند كه شرمنده ميشوم از اين برخورد و محبت مردم. من كلا اهل اينترنت نيستم. دوستان به من خبر دادند كه تصوير يكي از مجالس روي اينترنت است.
• جالبترين نكتهيي كه در اين صفحات فيسبوكي ديديد چي بود؟
من خودم صفحه شخصي ندارم اين صفحات را هوادارانم زحمت كشيدند و ايجاد كردند. بهترين نكته اين بود كه مردم از شادي و خنده حرف ميزدند، ميگفتند از ديدن اين كليپ شاد شديم و خنديديم. اي
گفتوگو با پديده اين روزهاي شبكههاي اجتماعي
« شاد بودن همهچيـز را تضمين ميكند. »
فرزانه قبادي/ اين روزها فضاي مجازيمان تلخ شده، مدام خبرهاي تلخ را روي ديوارهاي مجازي مرور ميكنيم؛ خبرهايي كه نگرانمان كرده يا حسي متناقض برايمان ايجاد ميكنند. خبر قصاص يك جوان يا گذشت ولي دم از خون آن ديگري، نميدانيم بايد از اين گذشتها خوشحال باشيم يا براي وجود چنين برنامههاي پرطرفدار و پر تماشاچي ناراحت. نميدانيم خبرهاي پشت ديوارهاي بلند و سنگي را باور كنيم يا تكذيب بزرگترها را تكذيب. فضاي مجازيمان مدتي است پراسترستر و پر خبرتر شده. خبرهايي كه تلخيشان ميچربد به تمام خوشيهاي بهاريمان و شايد در ميان امواج سهمناكي كه هر از گاهي به سراغ اجتماع مجازيمان ميآيد به اين فكر كنيم كه چقدر اين اجتماع ناهنجار و افسار گسيخته شده، چقدر از كنترل خارج است و چقدر آلارم ميدهد. هشدارهايي كه امروز از كنارشان راحت عبور ميكنيم، شايد فردا گوشمان را بپيچانند و ما يادمان نيايد اين بيتوجهي سهلانگارانه را. اما در بين تمام اين اتفاقات و تصاوير نگرانكننده مدتي است كه نامي را بيشتر ميشنويم. ديجي حسين فسنقري؛ كسي كه در تصاويري كه در اينترنت دست به دست ميشود، با لبخندي بر لب سعي دارد تا مجلسي را كه نقش ديجي آن را دارد به بهترين شكل ممكن گرم كند. شبيه ديجيهايي كه تا بهحال ديدهايم نيست، كت و شلوار براق به تن ندارد و موهايش روغن زده و مرتب نيست، تيشرت سادهيي به تن دارد و با حركات عجيبش سعي ميكند شور مجلس را بيشتر كند. نظرات مردم در رابطه با كليپهاي حسين فسنقري بسيار متفاوت است، عدهيي از اينكه توانستهاند چند دقيقهيي شاد شوند از ايشان تشكر ميكنند و لقب استاد به او دادهاند و كليپهايش را دست به دست ميكنند و مشتاقانه منتظر رسيدن كليپهاي جديدند و برخي هم با اين سخن يك روزنامه همعقيدهاند كه: «پديده فسنقري همان رويه تاريك جانور ترسناك ذهن جمعي ما است.» و برخي هم به طرفداران ايشان انتقاد دارند كه چرا اينقدر اين پديده را پر رنگ كردهاند. اما به هر حال واقعيت اين است كه بر خلاف صفحات پر محتوايي كه در فيسبوك وجود دارد، صفحه هواداران حسين فسنقري توانسته در عرض دو هفته، نظر 100 هزار نفر را به خود جلب كند و ويديوهايش بالغ بر60 هزار بازديد داشته است كه شايد بتوان گفت اين هم به نوعي هشداري است كه از كنارش عبور ميكنيم. همين مساله بهانهيي شد تا به سراغ او برويم و ببينيم اين دي جي سبزواري كيست و چه ميكند و نظرش در مورد اين موج ايجاد شده چيست؟ ساده صحبت ميكند،
ترجيع بند جملاتش «مردم» است. ميگويد: «من عاشق كشورم هستم، عاشق مردمم هستم و ارادتمند تمام مردمي كه در اين مدت به من لطف داشتند.» گپي مختصر و تلفني با حسين فسنقري داشتيم، تا كمي بيشتر با اين كپسول شادي آشنا شويم.
ساده و صميمي با لهجه شيرين سبزوارياش به سوالاتمان پاسخ داد.
• متولد چه سالي هستيد؟
سال 61 در سبزوار به دنيا آمدم، در حال حاضر هم ساكن سبزوارم. چند سالي است كه ازدواج كردهام و مهمترين علاقهمنديام هم موسيقي است.
• موسيقي را از چه سني شروع كرديد؟
13سال است كه كار موسيقي ميكنم، خيلي علاقه دارم به ساز و موسيقي، اگر به من يك ضرب هم بدهند ميتوانم با همان ساز يك مجلس را گرم كنم، از كودكي به موسيقي علاقه داشتم. كلا از شادي و خوشحالي لذت ميبرم.
• در چه رشتهيي تحصيل كردهايد؟
من ليسانس عمران از دانشگاه سبزوار دارم.
• گفتيد متاهليد، در مراسم ازدواج خودتان از دي جيها راضي بوديد؟
دوستانم به من لطف داشتند و مراسم را به شكل بسيار خوبي برگزار كردند، البته من خودم هم تا حدودي كنارشان بودم تا شادي بيشتري در مراسم باشد چون من فكر ميكنم موسيقي آدمها را به وجد ميآورد. اينكه كسي يك ميكروفن دستش بگيرد و پشت كيبورد بايستد و آهنگي بزند به تنهايي جوابگو نيست. من دوست دارم مردم به وجد بيايند و شاد باشند و نيرو بگيرند.
• نخستين بار كي خبردار شديد كه كليپتان را روي اينترنت منتشر كردهاند؟
تقريبا يك هفته پيش بود. من خودم صفحه شخصي ندارم در فيسبوك، اين كليپ را هوادارانم كه به من محبت داشتند روي اينترنت گذاشتند، آنقدر به من محبت دارند كه شرمنده ميشوم از اين برخورد و محبت مردم. من كلا اهل اينترنت نيستم. دوستان به من خبر دادند كه تصوير يكي از مجالس روي اينترنت است.
• جالبترين نكتهيي كه در اين صفحات فيسبوكي ديديد چي بود؟
من خودم صفحه شخصي ندارم اين صفحات را هوادارانم زحمت كشيدند و ايجاد كردند. بهترين نكته اين بود كه مردم از شادي و خنده حرف ميزدند، ميگفتند از ديدن اين كليپ شاد شديم و خنديديم. اي
۲.۷k
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.