همه ی ما به دفعات از رسانه های مختلف دیدیم و شنیدیم و دعو
همه ی ما به دفعات از رسانه های مختلف دیدیم و شنیدیم و دعوت شدیم برای اهدای خون!
اما این بار از زبون کسی بخونید که این طرف ماجراست ؛ کسی که به این خون نیاز داره …
هر دفعه که بیمارستان بستری میشم تا چیز به این با ارزشی رو دریافت کنم , واکنش اطرافیان پرسیدن گروه خونیمه تا شاید بتونن بهم خون بدن اما اون ها هم مثل باقی جامعه ی ما نمیدونن و اطلاعات ندارن و این از لطف بی نهایتشونه که دوست دارن همون لحظه بهم خون اهدا کنن. اون موقع من میگم که شما نمیتونی الان به من خون بدی و خون رو باید به پایگاه اهدا کنی ! چرا ؟
چون انتقال خون شرایط خاص خودشو داره ,باید فرد انتقال دهنده یه سری ویژگی ها رو داشته باشه ,خون باید چک بشه و به نوبت انتقال داده بشه و الی آخر...
من عضو کوچیکی از گروه بزرگ دریافت کننده های خون , مایع به این با ارزشی هستم. اونقدر ارزشمنده برای شخص من که فقط ادم های مثل خودم درکم میکنن ,خیلی خیلی ارزشمند..
نمیدونم چرا آدم ها به خاطر داشتن به این اندازه این نعمت خداروشکر نمیکنن ؟! اهدای خون تو ذهن مردم بد نقش بسته ,همه فکر میکنن چه اتفاق دور از انتظاریه و چه آدم های خاصی خون دریافت میکنن و خلاصه دید های خیلی تخیلی! علاوه بر مورد های اورژانسی و تصادفی و هموفیلی ها و یه سری دیگه از بیماری ها , تالاسمی یکی از مهم ترین دریافت کننده ها هستن. خیلی از مردم نمیدونن بیماری تالاسمی چه بیماریه! فقط یه اسم دهشتناک تو ذهنشونه. این بیماری برای کسایی نام برده میشه که به طور عامیانه ,خون کمی تو بدنشون تولید میشه ,نه کمبود آهن و نه هموفیلی ! تالاسمی ها سه دسته ی کلی هستن ,مینور -اینترمدیت- ماژور . دوتا گروه آخر معمولا به تزریق خون نیاز پیدا میکنن و صد البته گروه ماژور ها خیلی بیشتر. اون اسم دهشتانک ذهن مردم مربوط به ماژور ها میشه و دو تا گروه بقیه از ظاهر قابل تشخیص نیستن .
این هارو میشه از Hb آزمایش خون و پلاکت ها و درصد هماتکوریت , آزمایش خون والدین و غیره و یکمی هم تجربه فهمید.آزمایش خونی که خیلی از مردم یک بار هم ندادن اما من اونقدر آزمایش دادم که حتی الان میتونم از بقیه آزمایش بگیرم.
اینارو میگم که یه بار هم شده به این طرف قضیه نگاه بندازید ..
پایگاه های کشور شدیدا به خون نیاز دارن و خون تنها چیزیه که با تکنولوژی های جدید قابل جبران نیست فقط به خون انسان متکیه. حتی یک بار فقط بهش فکر کنید که جز اهدا کننده ها باشید .
وقت هایی میشه ماها تو بیمارستان ساعت ها منتظریم و اگه خون باشه این مشکلات هم نیست ,جون خیلی ها نجات پیدا میکنه یا بهتره بگم بهشون زندگی می بخشید. خیلی هامون عضو پایگاه اهدای عضو هستیم اما برای زمانی که از این دنیا رفتیم و چیزی متوجه نیستیم اما اهدای خون برای لحظه های هشیاریه , بخشیدن قسمتی از وجودت به هم نوعته, قشنگه ...
هر موقع که خونی وارد بدنم میشه بقیه میپرسن چه حسی داره ؟؟
خندم میگیره ,نمیتونم توصیفش کنم. حتی فکر میکنم حرفمو باور نکنن اما من حس میکنم که این خون الان تو بدن من جریان داره .سرحال تر میشم ,شاداب میشم , نفس هام رو روال میاد و نا خودآگاه ازته دل دعا میکنم برای کسی که این لطفو در حق من انجام داده ,اون لحظه از ته دل ازش ممنونم …
ماها وقت هایی که حالمون خیلی بد میشه , یه جورایی تو حالت هوشیاری کامل نیستیم , همه چیز زود میگذره , همه کارها سخت میشه , انگار توانی نداری برای انجام کاری. اما وقتی که خون داری دیگه اینطوری نیست ,حالت خوب میشه ,تازه میشی مثل بقیه آدم ها که مدام در حرکتن و تو هم میتونی مثلشون حرکت کنی زیاد.. به خودت میگی خوش به حالشون که انقدر خون دارن.. و تو تازه با گرفتن این خون نصف اون ها هم ازاین مایع باارزش بهره مند نیستی..
جالبی ماجرا این جاست که اون موقع ها هیچکس نمیفهمه حالم بده تا موقعی که خودم بگم . همیشه دکتر ها و پرستار ها میپرسن بیمار کیه و من با خنده میگم خودمم. اون ها هم با این همه تجربه نمیدونن.. بین بیمار های بخش ,من شادم ,میخندم و سرحال ترم و من میشم اون کسی که به اهدای خون نیاز داره نه یه آدم غیر قابل تصور ..
بهش فکر کنید , اقدام کنید و اگه مشمول شرایط نبودید بقیه رو دعوت کنید .
کسی که ازتون خون دریافت می کنه تا آخر عمر ازتون ممنونه و دعاتون میکنه.. با اینکار به یکی لحظه هدیه میکنید ,یقینا خدا هم بهتون لحظه های قشنگ تری رو هدیه میکنه …
اگه خوندید..متشکرم..
اما این بار از زبون کسی بخونید که این طرف ماجراست ؛ کسی که به این خون نیاز داره …
هر دفعه که بیمارستان بستری میشم تا چیز به این با ارزشی رو دریافت کنم , واکنش اطرافیان پرسیدن گروه خونیمه تا شاید بتونن بهم خون بدن اما اون ها هم مثل باقی جامعه ی ما نمیدونن و اطلاعات ندارن و این از لطف بی نهایتشونه که دوست دارن همون لحظه بهم خون اهدا کنن. اون موقع من میگم که شما نمیتونی الان به من خون بدی و خون رو باید به پایگاه اهدا کنی ! چرا ؟
چون انتقال خون شرایط خاص خودشو داره ,باید فرد انتقال دهنده یه سری ویژگی ها رو داشته باشه ,خون باید چک بشه و به نوبت انتقال داده بشه و الی آخر...
من عضو کوچیکی از گروه بزرگ دریافت کننده های خون , مایع به این با ارزشی هستم. اونقدر ارزشمنده برای شخص من که فقط ادم های مثل خودم درکم میکنن ,خیلی خیلی ارزشمند..
نمیدونم چرا آدم ها به خاطر داشتن به این اندازه این نعمت خداروشکر نمیکنن ؟! اهدای خون تو ذهن مردم بد نقش بسته ,همه فکر میکنن چه اتفاق دور از انتظاریه و چه آدم های خاصی خون دریافت میکنن و خلاصه دید های خیلی تخیلی! علاوه بر مورد های اورژانسی و تصادفی و هموفیلی ها و یه سری دیگه از بیماری ها , تالاسمی یکی از مهم ترین دریافت کننده ها هستن. خیلی از مردم نمیدونن بیماری تالاسمی چه بیماریه! فقط یه اسم دهشتناک تو ذهنشونه. این بیماری برای کسایی نام برده میشه که به طور عامیانه ,خون کمی تو بدنشون تولید میشه ,نه کمبود آهن و نه هموفیلی ! تالاسمی ها سه دسته ی کلی هستن ,مینور -اینترمدیت- ماژور . دوتا گروه آخر معمولا به تزریق خون نیاز پیدا میکنن و صد البته گروه ماژور ها خیلی بیشتر. اون اسم دهشتانک ذهن مردم مربوط به ماژور ها میشه و دو تا گروه بقیه از ظاهر قابل تشخیص نیستن .
این هارو میشه از Hb آزمایش خون و پلاکت ها و درصد هماتکوریت , آزمایش خون والدین و غیره و یکمی هم تجربه فهمید.آزمایش خونی که خیلی از مردم یک بار هم ندادن اما من اونقدر آزمایش دادم که حتی الان میتونم از بقیه آزمایش بگیرم.
اینارو میگم که یه بار هم شده به این طرف قضیه نگاه بندازید ..
پایگاه های کشور شدیدا به خون نیاز دارن و خون تنها چیزیه که با تکنولوژی های جدید قابل جبران نیست فقط به خون انسان متکیه. حتی یک بار فقط بهش فکر کنید که جز اهدا کننده ها باشید .
وقت هایی میشه ماها تو بیمارستان ساعت ها منتظریم و اگه خون باشه این مشکلات هم نیست ,جون خیلی ها نجات پیدا میکنه یا بهتره بگم بهشون زندگی می بخشید. خیلی هامون عضو پایگاه اهدای عضو هستیم اما برای زمانی که از این دنیا رفتیم و چیزی متوجه نیستیم اما اهدای خون برای لحظه های هشیاریه , بخشیدن قسمتی از وجودت به هم نوعته, قشنگه ...
هر موقع که خونی وارد بدنم میشه بقیه میپرسن چه حسی داره ؟؟
خندم میگیره ,نمیتونم توصیفش کنم. حتی فکر میکنم حرفمو باور نکنن اما من حس میکنم که این خون الان تو بدن من جریان داره .سرحال تر میشم ,شاداب میشم , نفس هام رو روال میاد و نا خودآگاه ازته دل دعا میکنم برای کسی که این لطفو در حق من انجام داده ,اون لحظه از ته دل ازش ممنونم …
ماها وقت هایی که حالمون خیلی بد میشه , یه جورایی تو حالت هوشیاری کامل نیستیم , همه چیز زود میگذره , همه کارها سخت میشه , انگار توانی نداری برای انجام کاری. اما وقتی که خون داری دیگه اینطوری نیست ,حالت خوب میشه ,تازه میشی مثل بقیه آدم ها که مدام در حرکتن و تو هم میتونی مثلشون حرکت کنی زیاد.. به خودت میگی خوش به حالشون که انقدر خون دارن.. و تو تازه با گرفتن این خون نصف اون ها هم ازاین مایع باارزش بهره مند نیستی..
جالبی ماجرا این جاست که اون موقع ها هیچکس نمیفهمه حالم بده تا موقعی که خودم بگم . همیشه دکتر ها و پرستار ها میپرسن بیمار کیه و من با خنده میگم خودمم. اون ها هم با این همه تجربه نمیدونن.. بین بیمار های بخش ,من شادم ,میخندم و سرحال ترم و من میشم اون کسی که به اهدای خون نیاز داره نه یه آدم غیر قابل تصور ..
بهش فکر کنید , اقدام کنید و اگه مشمول شرایط نبودید بقیه رو دعوت کنید .
کسی که ازتون خون دریافت می کنه تا آخر عمر ازتون ممنونه و دعاتون میکنه.. با اینکار به یکی لحظه هدیه میکنید ,یقینا خدا هم بهتون لحظه های قشنگ تری رو هدیه میکنه …
اگه خوندید..متشکرم..
۲۰.۲k
۰۲ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.