بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من اون غریبیم ،که داغ لاله هارو دید
تو کربلا و شام،طعنه کنایه میشنید
بابامو میزدن ، جلوی چشمای ترم
باسیلی و لگد ، به عمه های مضطرم
آتیش خیمه ها ، چادر عمه رو سوزوند
یکی تو دشت خار ، عمه هامونو میدووند
خودم دیدم چه جور ، بابارو رو خاکا کشوند
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
2
هنوز جای غل و زنجیره روی گردنم
آتیش خیمه ها ، مونده هنوز روی تنم
صدای ناله ی رباب هنوز تو گوشمه
تموم زندگی برای من محرمه
با اون سه ساله من ، همبازی بودمو دیدم
چه جوری بالگد ، میزدنش میترسیدم
رو نیزه ها سرا رو میدیدم میلرزیدم
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
توی خرابه ها ، کنار عمه ها بودم
توی بازار شام ، کنار بچه ها بودم
دیدم که میزدن ، باسنگ و سیلی عمه رو
آره خودم دیدم ، با رخ نیلی عمه رو
امون امون امون ، از خاطرات قتله گاه
عمه رو سر میزد، شدم تو صحرا بی پناه
علمدارم بیا حسینم مونده بی سپاه
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
4
دلم گرفته باز،پره غروبه هفته هام
یه عمره میگذره،بدون تو روز و شبام
یه عمره جمعه ها،میباره بارون از چشام
دلم پر از تبه،برس به داد گریه هام
درسته من بدم،ولی آقا سوا نکن
بخر تو در همو،خوب و بد و جدا نکن
تورو خدا منو،جدا از ندبه ها نکن
میون گریه هام میگم الغوث الامان
علی ظهورک یا صاحب الزمان
5
هوای گریه هام،پر از هوای سیبته
یه عمره رو لبام،ذکر أمن یجیبته
درسته روسیام،اما آقا به روم نیار
تو از گناه من،آقا تورو خدا نبار
بحال و روز من ،گریه نکن آقای من
چشات کبود شده،دعا بکن برای من
غروب جمعه هاست ،هوای گریه های من
میون گریه هام میگم الغوث الامان
علی ظهورک یا صاحب الزمان
من اون غریبیم ،که داغ لاله هارو دید
تو کربلا و شام،طعنه کنایه میشنید
بابامو میزدن ، جلوی چشمای ترم
باسیلی و لگد ، به عمه های مضطرم
آتیش خیمه ها ، چادر عمه رو سوزوند
یکی تو دشت خار ، عمه هامونو میدووند
خودم دیدم چه جور ، بابارو رو خاکا کشوند
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
2
هنوز جای غل و زنجیره روی گردنم
آتیش خیمه ها ، مونده هنوز روی تنم
صدای ناله ی رباب هنوز تو گوشمه
تموم زندگی برای من محرمه
با اون سه ساله من ، همبازی بودمو دیدم
چه جوری بالگد ، میزدنش میترسیدم
رو نیزه ها سرا رو میدیدم میلرزیدم
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
توی خرابه ها ، کنار عمه ها بودم
توی بازار شام ، کنار بچه ها بودم
دیدم که میزدن ، باسنگ و سیلی عمه رو
آره خودم دیدم ، با رخ نیلی عمه رو
امون امون امون ، از خاطرات قتله گاه
عمه رو سر میزد، شدم تو صحرا بی پناه
علمدارم بیا حسینم مونده بی سپاه
آقام آقام آقام،
آقام یاباقر العلوم
4
دلم گرفته باز،پره غروبه هفته هام
یه عمره میگذره،بدون تو روز و شبام
یه عمره جمعه ها،میباره بارون از چشام
دلم پر از تبه،برس به داد گریه هام
درسته من بدم،ولی آقا سوا نکن
بخر تو در همو،خوب و بد و جدا نکن
تورو خدا منو،جدا از ندبه ها نکن
میون گریه هام میگم الغوث الامان
علی ظهورک یا صاحب الزمان
5
هوای گریه هام،پر از هوای سیبته
یه عمره رو لبام،ذکر أمن یجیبته
درسته روسیام،اما آقا به روم نیار
تو از گناه من،آقا تورو خدا نبار
بحال و روز من ،گریه نکن آقای من
چشات کبود شده،دعا بکن برای من
غروب جمعه هاست ،هوای گریه های من
میون گریه هام میگم الغوث الامان
علی ظهورک یا صاحب الزمان
۲.۱k
۱۹ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.