السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
غروبه روزه دلگیره
دلم..دلم غرق پریشانی
هوا هم مث چشمم سرخ بود و خیس بود و بارانی
منو دلتنگی و غربت..دلی غرق پریشانی
نمیدانستم از کی آمده ام بیرون کجا هستم
آخه..نمیشد پیش این مردم نشست و درد و دل کرد
نمیشد قفل غمها را شکست و درد و دل کرد
که ناگه..آمد از نزدیکی ام آوای زیبای دل انگیزی
که گویی بند بر رشته های پاره میزد
تو گویی که خدا از عرش بهره هرکسی که گشته آواره میزد..و یا از بهره هر بیچاره ای میزد
نمیدانسته ام که از کی آمده ام بیرون..کجا هستم..دلم پُر، غم
که ناگه..که ناگه دیدم آنجا را..زبس غرق غم بودم..نفهمیدم چگونه نزدیک حرم بودم
و نزدیک اذان بود..و آوای دل انگیزی که گویی حق از عرش بهره مردم بیچاره میزد
اذان بود و حرم نقاره میزد
دلم طاقت نیاورد..ایستاده نه. به روی سنگ فرش سنگ افتادم
صدا دادم..سلام ای ضامن آهو
ببین بیچارهام آقا..برس بر داد من آقا..که من بیچاره ام....آقا
که ناگه یک کبوتر..با صدای بالهای خود سکوتم را شکست
کبوتر ناز و سر مست..کنار حوض آن صحن حرم بنشست
کبوتر تشنه بود و آب میخورد..دل من بین سینه تاب میخورد
صدایش کردم و گفتم..کبوتر خوشبحالت
چه جایی میزنی پر..خوشبحالت
دلم میخواست..آقام مث تو اینجا به من هم لانه میداد..خودش با دستهای مهربانش..به من هم..دانه میداد
دلم میخواست من هم مث تو پرواز میکردم..به روی گنبد زردش پرم را باز میکردم
و یا با بالهایم..پرچم سبز حرم را ناز میکردم
کبوتر دارم از تو یه سوال!!..کبوتر..راستی جایی جز این صحن و سرا رفتی؟؟؟..اگر رفتی بگو که تا کجا رفتی؟؟؟
کبوتر از سر شب تاکنون در فکر آنجایم..اگر که جان ندادم چون که من هم پیش آقایم
کبوتر..تویی که لانه ات بر عرش دنیاست..تویی که صاحبت فرزند زهراست
برو پیشش بگو آقا گدایت بی قرار است..از آن روزی که رفته کربلا چشم انتظار است
برو پیشش بگو آقا گدایت سخت اندر شور و شین است..برو پیشش بگو آقا گدایت سخت دلتنگ حسین است..
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین ع
غروبه روزه دلگیره
دلم..دلم غرق پریشانی
هوا هم مث چشمم سرخ بود و خیس بود و بارانی
منو دلتنگی و غربت..دلی غرق پریشانی
نمیدانستم از کی آمده ام بیرون کجا هستم
آخه..نمیشد پیش این مردم نشست و درد و دل کرد
نمیشد قفل غمها را شکست و درد و دل کرد
که ناگه..آمد از نزدیکی ام آوای زیبای دل انگیزی
که گویی بند بر رشته های پاره میزد
تو گویی که خدا از عرش بهره هرکسی که گشته آواره میزد..و یا از بهره هر بیچاره ای میزد
نمیدانسته ام که از کی آمده ام بیرون..کجا هستم..دلم پُر، غم
که ناگه..که ناگه دیدم آنجا را..زبس غرق غم بودم..نفهمیدم چگونه نزدیک حرم بودم
و نزدیک اذان بود..و آوای دل انگیزی که گویی حق از عرش بهره مردم بیچاره میزد
اذان بود و حرم نقاره میزد
دلم طاقت نیاورد..ایستاده نه. به روی سنگ فرش سنگ افتادم
صدا دادم..سلام ای ضامن آهو
ببین بیچارهام آقا..برس بر داد من آقا..که من بیچاره ام....آقا
که ناگه یک کبوتر..با صدای بالهای خود سکوتم را شکست
کبوتر ناز و سر مست..کنار حوض آن صحن حرم بنشست
کبوتر تشنه بود و آب میخورد..دل من بین سینه تاب میخورد
صدایش کردم و گفتم..کبوتر خوشبحالت
چه جایی میزنی پر..خوشبحالت
دلم میخواست..آقام مث تو اینجا به من هم لانه میداد..خودش با دستهای مهربانش..به من هم..دانه میداد
دلم میخواست من هم مث تو پرواز میکردم..به روی گنبد زردش پرم را باز میکردم
و یا با بالهایم..پرچم سبز حرم را ناز میکردم
کبوتر دارم از تو یه سوال!!..کبوتر..راستی جایی جز این صحن و سرا رفتی؟؟؟..اگر رفتی بگو که تا کجا رفتی؟؟؟
کبوتر از سر شب تاکنون در فکر آنجایم..اگر که جان ندادم چون که من هم پیش آقایم
کبوتر..تویی که لانه ات بر عرش دنیاست..تویی که صاحبت فرزند زهراست
برو پیشش بگو آقا گدایت بی قرار است..از آن روزی که رفته کربلا چشم انتظار است
برو پیشش بگو آقا گدایت سخت اندر شور و شین است..برو پیشش بگو آقا گدایت سخت دلتنگ حسین است..
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین ع
۴.۴k
۰۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.