تو مشکلت این است من را مرده میخواهی
تو مشکلت این است من را مرده میخواهی
زار و پریشان خسته و پژمرده میخواهی
افتاده ام برخاک
اما
حالی ات هست؟
چون قالی کرمان مرا پا خورده میخواهی؟؟
هر روز همآغوش دردی تازه هستم
هر روزمنرانازنین آزرده میخواهی
در چشم کرمانی تو رحمی نمانده
شلاق خان هستی که تنها گرده می خواهی
شادی نمی آید به من شادی نمی آید
افسرده میخواهی مرا افسرده میخواهی
زار و پریشان خسته و پژمرده میخواهی
افتاده ام برخاک
اما
حالی ات هست؟
چون قالی کرمان مرا پا خورده میخواهی؟؟
هر روز همآغوش دردی تازه هستم
هر روزمنرانازنین آزرده میخواهی
در چشم کرمانی تو رحمی نمانده
شلاق خان هستی که تنها گرده می خواهی
شادی نمی آید به من شادی نمی آید
افسرده میخواهی مرا افسرده میخواهی
۱.۶k
۰۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.