سنج بزن عشق! که وقت عزاست
سنج بزن عشق! که وقت عزاست
«ماه محرم»- طف خون- «کربلا»ست
وقت شد ای اشک که جاری شوی
زمزمه زمزم زاری شوی
نوحه واویل بخوان آه من
«تار» چکیده ست با «الله» من
صبر و تحمل به عزا سخت شد
جامه به تن پاره کنم- وقت شد
اشک! تویی یار وفادار من
نوحه گری- سینه زنی کار من
سینه و سر- دیده و نم- نینوا
نوحه و زنجیر و غم و «کربلا»
فاصله یک اشک بود تا «حسین»
ناله کنم: «یا علی» و «یا حسین»
شعله آتش شده اشک همه
نوحه شود شیون: «یا فاطمه»
زخم به گلهای «فدک» می رسد
ناله «زینب» به فلک می رسد
روی «مفاتیح» ز باغ «جنان»
آینه باریده شب از آسمان
تا که بچیند گل سرخ «فدک»
دست دعا پر زده سوی فلک
از لب نی- نیزه سرودی خوش است
بر غم «سجاد» سجودی خوش است
شعله دهد- اشک دهد بیت- بیت
خیمه غم سوخته «اهل بیت»
شب پی یک ماه منیع آمدم
وقت سحر شد ز «بقیع» آمدم
از «فدک» و «علقمه» برگشته ام
شاعر «هفتاد و دو تن» گشته ام
شور ببین اشک! به حال «حسین»
«ماه محرم» به هلال «حسین»
ماه ببین چهره خوب «حسین»
غرق طلوع است غروب «حسین»
پرتو خون- تابش خورشید ماست
این سر بی جسم که بر نیزه هاست
تیر فلک! پسر بده آه را
در دل «گودال» ببین ماه را
«یا علی» از ماتم «زهرا» بگ
وگریه کن و وای «حسینا» بگ
وعشق خدا ساقی هر مستی است
نام «حسین» است که بر هستی است
«باب نجات» است علمدار خون
عطر «حسین» است حرم دار خون
مژده ا... معک می رسد
راه «محرم» به «فدک» می رسد
شط گل سرخ علی- «علقمه» ست
باغ فدک ارث غم «فاطمه» ست
باغ فدک جلوه بهاری کند
خون «حسین» آینه داری کند...
التماس دعا
«ماه محرم»- طف خون- «کربلا»ست
وقت شد ای اشک که جاری شوی
زمزمه زمزم زاری شوی
نوحه واویل بخوان آه من
«تار» چکیده ست با «الله» من
صبر و تحمل به عزا سخت شد
جامه به تن پاره کنم- وقت شد
اشک! تویی یار وفادار من
نوحه گری- سینه زنی کار من
سینه و سر- دیده و نم- نینوا
نوحه و زنجیر و غم و «کربلا»
فاصله یک اشک بود تا «حسین»
ناله کنم: «یا علی» و «یا حسین»
شعله آتش شده اشک همه
نوحه شود شیون: «یا فاطمه»
زخم به گلهای «فدک» می رسد
ناله «زینب» به فلک می رسد
روی «مفاتیح» ز باغ «جنان»
آینه باریده شب از آسمان
تا که بچیند گل سرخ «فدک»
دست دعا پر زده سوی فلک
از لب نی- نیزه سرودی خوش است
بر غم «سجاد» سجودی خوش است
شعله دهد- اشک دهد بیت- بیت
خیمه غم سوخته «اهل بیت»
شب پی یک ماه منیع آمدم
وقت سحر شد ز «بقیع» آمدم
از «فدک» و «علقمه» برگشته ام
شاعر «هفتاد و دو تن» گشته ام
شور ببین اشک! به حال «حسین»
«ماه محرم» به هلال «حسین»
ماه ببین چهره خوب «حسین»
غرق طلوع است غروب «حسین»
پرتو خون- تابش خورشید ماست
این سر بی جسم که بر نیزه هاست
تیر فلک! پسر بده آه را
در دل «گودال» ببین ماه را
«یا علی» از ماتم «زهرا» بگ
وگریه کن و وای «حسینا» بگ
وعشق خدا ساقی هر مستی است
نام «حسین» است که بر هستی است
«باب نجات» است علمدار خون
عطر «حسین» است حرم دار خون
مژده ا... معک می رسد
راه «محرم» به «فدک» می رسد
شط گل سرخ علی- «علقمه» ست
باغ فدک ارث غم «فاطمه» ست
باغ فدک جلوه بهاری کند
خون «حسین» آینه داری کند...
التماس دعا
۵.۵k
۲۳ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.