مکالمه ی من و دوس دختر اون عوضی.
مکالمه ی من و دوس دختر اون عوضی.
پسره رو با ... نوشتم:
دختره:فک کردی به ... بگی میتونی بین منو اونو بزنی؟
من:جانم من شمارو نمیزنم برین خوش باشین بدرک
من:خب ولی اینو هم بدون که تورو هم داره بازی میده و تو اصلا خبر نداری جانم الان نمیفهمی بعد از گذشت چن روز میفهمی منظورمو.
دختره:مرسی خاستم که بدونی دیگه با ... کاری نداشته باش ما باهم کنار هم خوشیم.عیبی نداره تورو بازی داده ولی بامن اینکارو نمیکنه.
من:ههههه من پسری رو بازی میدم نه پسری منو!اینو هم بدون جانم
دختره:آره بخاطر اون دس از سرش برنمیداری
من:برو دو سه روز خوش میشی بعدش بهم میزنین خودت با مرور زمان حرفامو تک تک تجربه میکنی.
دختره:وقتی اون نمیخادت تو هم ولش کن بفهم اینو نمیخادت.من چهار ساله بااونم
من:هههه هیچی نمیدونی تو عزیزدلم خب بیکارم میخام پسری رو بازی بدم بتوچه؟
دختره:برو یکی دیگه رو بازی بده خخخخ میدونم که موندی...
من:نخاد چه بهتر خیلیا دورم میگردن اونا که هستن مغز خر که نخوردم با پسری که هزارتا دوس دختر داره باشم باهاش.
دختره:دیگه شمارت تو گوشیه منو عشقم نیفته خاستم تذکر بدم خدافظ.حتما دختر خیابونی هستی که چهل نفر دوربرت هستن.
من:شرمنده مثه شما نیستم که با پسری همچون ... که هزار تا دوس دختر داره و تو خبر نداری ازشون دوس شم حدقل عقل اینو دارم جانم.جانم دوربریام خاستگارام هستن که بخاطر متانتم به بابام تمنا میکنن که من باهاشون ازدواج کنم.افتاد جانم؟حرف دهنتو هم لدفا بدون.
دختره:اگه عقل داشتی تاالان خودت چرا حرف زدی باهاش بااینکه میدونستی هزارتا دوس دختر داره.دیگه مزاحم نشین خدافظ.
جواب نداری بدی درسته؟؟؟هههه باشه برو با عشق لاشیت خوش باش اینو هم بگم که باب بابشو پیدا میکنه.مزاحم خودتی که اول تو بهم زنگیدی گود بای جانم.
دختره:زنگ زدم که اگه رو دسته پدرت موندی سراغم یکی هس جور کنم برات تا دس از سر ... و خانواده ش برداری خدافظ.
من:ههه حتما توهم بااون یکی هستی که تو دستش موندی جانم لدفا شمارتو نبینم گودبای.
بعد از این حرفا به پسره عیاش پیام دادم که:
خیلی دروغ گفتی بهم برو از پسر بودنت خجالت بکش اندازه سر سوزن هم غیرت نداری عکسامو پاک کن برو با عشق دو روزت خوش خدافظ
پسره رو با ... نوشتم:
دختره:فک کردی به ... بگی میتونی بین منو اونو بزنی؟
من:جانم من شمارو نمیزنم برین خوش باشین بدرک
من:خب ولی اینو هم بدون که تورو هم داره بازی میده و تو اصلا خبر نداری جانم الان نمیفهمی بعد از گذشت چن روز میفهمی منظورمو.
دختره:مرسی خاستم که بدونی دیگه با ... کاری نداشته باش ما باهم کنار هم خوشیم.عیبی نداره تورو بازی داده ولی بامن اینکارو نمیکنه.
من:ههههه من پسری رو بازی میدم نه پسری منو!اینو هم بدون جانم
دختره:آره بخاطر اون دس از سرش برنمیداری
من:برو دو سه روز خوش میشی بعدش بهم میزنین خودت با مرور زمان حرفامو تک تک تجربه میکنی.
دختره:وقتی اون نمیخادت تو هم ولش کن بفهم اینو نمیخادت.من چهار ساله بااونم
من:هههه هیچی نمیدونی تو عزیزدلم خب بیکارم میخام پسری رو بازی بدم بتوچه؟
دختره:برو یکی دیگه رو بازی بده خخخخ میدونم که موندی...
من:نخاد چه بهتر خیلیا دورم میگردن اونا که هستن مغز خر که نخوردم با پسری که هزارتا دوس دختر داره باشم باهاش.
دختره:دیگه شمارت تو گوشیه منو عشقم نیفته خاستم تذکر بدم خدافظ.حتما دختر خیابونی هستی که چهل نفر دوربرت هستن.
من:شرمنده مثه شما نیستم که با پسری همچون ... که هزار تا دوس دختر داره و تو خبر نداری ازشون دوس شم حدقل عقل اینو دارم جانم.جانم دوربریام خاستگارام هستن که بخاطر متانتم به بابام تمنا میکنن که من باهاشون ازدواج کنم.افتاد جانم؟حرف دهنتو هم لدفا بدون.
دختره:اگه عقل داشتی تاالان خودت چرا حرف زدی باهاش بااینکه میدونستی هزارتا دوس دختر داره.دیگه مزاحم نشین خدافظ.
جواب نداری بدی درسته؟؟؟هههه باشه برو با عشق لاشیت خوش باش اینو هم بگم که باب بابشو پیدا میکنه.مزاحم خودتی که اول تو بهم زنگیدی گود بای جانم.
دختره:زنگ زدم که اگه رو دسته پدرت موندی سراغم یکی هس جور کنم برات تا دس از سر ... و خانواده ش برداری خدافظ.
من:ههه حتما توهم بااون یکی هستی که تو دستش موندی جانم لدفا شمارتو نبینم گودبای.
بعد از این حرفا به پسره عیاش پیام دادم که:
خیلی دروغ گفتی بهم برو از پسر بودنت خجالت بکش اندازه سر سوزن هم غیرت نداری عکسامو پاک کن برو با عشق دو روزت خوش خدافظ
۱۰.۵k
۱۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.