این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته
این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته
موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ریخته
بعد از این در جام من تصویر ابر تیره ای ست
بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته
هر چه دام افکندم آهوها گریزانتر شدند
حال صدها دام دیگر در مقابل ریخته
هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست
هر کجا پا میگذارم دامنی دل ریخته
زاهدی با کوزهای خالی ز دریا بازگشت
گفت : خون عاشقان منزل به منزل ریخته !
موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ریخته
بعد از این در جام من تصویر ابر تیره ای ست
بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته
هر چه دام افکندم آهوها گریزانتر شدند
حال صدها دام دیگر در مقابل ریخته
هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست
هر کجا پا میگذارم دامنی دل ریخته
زاهدی با کوزهای خالی ز دریا بازگشت
گفت : خون عاشقان منزل به منزل ریخته !
۲.۵k
۰۴ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.