روزنامه اصلاح طلب آرمان نوشت: دو کاندیدا بیش از همه در ار
روزنامه اصلاحطلب آرمان نوشت: دو کاندیدا بیش از همه در اردوگاه اصولگرایی برای جلوس بر کرسی ریاستجمهوری مطرح هستند. یکی جلیلی که برخی آو را آینه تمام نمای احمدینژاد میدانند و قالیباف که شباهتهای او با رئیس دولتهای نهم و دهم اندک و شاید هیچ باشد. سعید جلیلی این روزها شرایطی مشابه احمدینژاد در زمانی را دارد که درصدد جلوس بر کرسی ریاستجمهوری بود، یعنی با نقد عملکرد دولت مستقر شعارهایی را مدنظر قرار داده و مطرح میکند که بیشباهت به شعارهای رئیسجمهور نهم نیست. ارتباط این دو رئیسجمهور هم چندان بیشباهت با یکدیگر نیست و هر دو بر کلماتی تاکید دارند که به زعم بسیاری چندان برای این روزهای جامعه ایرانی خوشایند نیست. نکته جالب اینجاست که بخشی از حامیان احمدینژاد چند زمانی است که گرایش خود به حمایت از سعید جلیلی را اعلام کرده و قابل تامل است که به شکل مرموزی حمایت خود از احمدینژاد را رد میکنند. آنها حتی قائل به شناخته شدن به عنوان عضوی از اردوگاه اصولگرایی نیستند و تاکید دارند که باید آنها را انقلابی نامید. این تاکید بر گرفته از آن موضوعاتی است که از سوی جلیلی به آنها دیکته شده مانند اردیبهشت سال جاری که جلیلی عنوان کرد:«با انقلاب دوگانه انقلابی و غیر انقلابی شکل گرفت و غیر انقلابیها از هر چه رنگ و پسوند انقلاب داشته باشد هراس دارند.» جلیلی برای تبیین طیفی که درصدد ایجادآن بود اظهار داشت: انقلابی به دنبال از خودگذشتگی، روشنگری، غبارزدایی و تبیین اسلام ناب محمدی است و غیرانقلابی به دنبال تحریف اسلام و ترویج اسلامهای بدلی است. عضو شورای راهبردی خارجی با بیان اینکه غیر انقلابی به دنبال تهی کردن اسلام از انقلاب و انقلاب از اسلام است، تاکید کرد: انقلابی به دنبال انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی است. جلیلی در توصیف انقلابیها گفت: انقلابیها کسانی هستند که کار متقن و محکم انجام میدهند. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشورمان شهیدان چمران، احمدیروشن و مطلبی را، مصداق انقلابیبودن ذکر کرد و گفت: «تفاوت انقلابی با غیر انقلابی آنجاست که انقلابی هزینه میدهد اما غیر انقلابی هزینه میکند. وی خاطرنشان کرد: ترور شخصیتهای انقلابی در اول انقلاب و ترور شخصیت انقلابیها در امروز، به خاطر ترس دشمن از منطق، کارآمدی و نفوذ آنهاست.» این روش جلیلی در سال ۸۴ تا ۹۲ از سوی احمدینژاد دنبال شد چنانکه او هیچگاه قائل به پیروزی خود از دل جریان اصولگرایی نشد و در کابینه خود هم چندان توجهی به آنها نداشت«ساده زیستی، معنویت گرایی، عدالت طلبی، استکبار ستیزی، خودباوری ملی، مردمی بودن و... همه و همه شعارهایی بودند که در سفرهای استانی، هدفمندی یارانهها، مسکن مهر، سیاست هستهای و پیشرفتهای علمی کشور احمدینژاد سر میداد و آنچه جلیلی گفته بیشباهت به آن نیست.
پای جلیلی جای پای احمدینژاد
سعیدجلیلی ظاهرا برای رسیدن به پاستور نیاز به آن دارد که برخی ویژگیها که بواسطه آن شناخته میشد را فراموش کند مانند دیپلمات بودن! مرد هستهای و نماد دیپلماسی دولت قبل هر چند در زمان مذاکرات هر ازگاهی تمایل داشت درجمع منتقدین پرونده هستهای به ایراد و نقد به نوع عملکرد مذاکرهکنندگان بپردازد اما، چندان تمایل نداشت که به عنوان منتقد برجام شناخته شود. آخرین انتقاد وی به مذاکرات هستهای که البته انتقادی جدی بود، درجریان به تصویب رسیدن توافق هستهای درکمیسیون تخصصی برجام در مجلس صورت گرفت البته همین انتقادات منجرشد که او به عنوان نماد مخالفت با برجام شناخته شود. سعید جلیلی دارای گفتمانی مخصوص به نگرش خود است. گفتمانی با توسل به ادبیات غیرسازشی در مذاکره با غرب، که در طول مذاکرات هستهای در دولت قبل نیز با همین ادبیات به مذاکره پرداخت و البته این روزها حتی بعد ازتصویب«داماتو» درآمریکا که مسئولان ایران آن را نقض سریع برجام میدانند، جلیلی درسکوتی دوباره در پرونده هستهای و «داماتو» فرو رفت. این سکوت نشان میدهد که سعید جلیلی برای ساختن آینده سیاسی خود و نمایش آن برای جلب آرای بخش بزرگی از جامعه، دیگرحاضر نیست در زمین مینگذاری شده برجام توسط روحانی به بازی بپردازد. سعیدجلیلی معتقد است روحانی یک مذاکرهکننده تمام عیار است که با توسل به تسلط ظریف به غشاهای مختلف دیپلماسی گوی هرگونه مذاکره راحتی از انقلابیون دیپلماتیک میرباید. دکتر جلیلی اخیرا به نگرش متفاوتی روی آورده و اعلام کرده است: «نمیتوان کشوری که سالانه یک میلیون مسکن جدید نیاز دارد را بدون طرح رها کرد وی افزوده اگرتمدن دینی اجازه سلاح هستهای نمیدهد و استفاده از انرژِی هستهای را حق میداند، همان تمدن دینی است که از یک سو الگوهای شهرسازی و مسکن را متعالی میسازد و از سوی دیگر اجازه نمیدهد خانوادهای ازحق مسکن محروم
پای جلیلی جای پای احمدینژاد
سعیدجلیلی ظاهرا برای رسیدن به پاستور نیاز به آن دارد که برخی ویژگیها که بواسطه آن شناخته میشد را فراموش کند مانند دیپلمات بودن! مرد هستهای و نماد دیپلماسی دولت قبل هر چند در زمان مذاکرات هر ازگاهی تمایل داشت درجمع منتقدین پرونده هستهای به ایراد و نقد به نوع عملکرد مذاکرهکنندگان بپردازد اما، چندان تمایل نداشت که به عنوان منتقد برجام شناخته شود. آخرین انتقاد وی به مذاکرات هستهای که البته انتقادی جدی بود، درجریان به تصویب رسیدن توافق هستهای درکمیسیون تخصصی برجام در مجلس صورت گرفت البته همین انتقادات منجرشد که او به عنوان نماد مخالفت با برجام شناخته شود. سعید جلیلی دارای گفتمانی مخصوص به نگرش خود است. گفتمانی با توسل به ادبیات غیرسازشی در مذاکره با غرب، که در طول مذاکرات هستهای در دولت قبل نیز با همین ادبیات به مذاکره پرداخت و البته این روزها حتی بعد ازتصویب«داماتو» درآمریکا که مسئولان ایران آن را نقض سریع برجام میدانند، جلیلی درسکوتی دوباره در پرونده هستهای و «داماتو» فرو رفت. این سکوت نشان میدهد که سعید جلیلی برای ساختن آینده سیاسی خود و نمایش آن برای جلب آرای بخش بزرگی از جامعه، دیگرحاضر نیست در زمین مینگذاری شده برجام توسط روحانی به بازی بپردازد. سعیدجلیلی معتقد است روحانی یک مذاکرهکننده تمام عیار است که با توسل به تسلط ظریف به غشاهای مختلف دیپلماسی گوی هرگونه مذاکره راحتی از انقلابیون دیپلماتیک میرباید. دکتر جلیلی اخیرا به نگرش متفاوتی روی آورده و اعلام کرده است: «نمیتوان کشوری که سالانه یک میلیون مسکن جدید نیاز دارد را بدون طرح رها کرد وی افزوده اگرتمدن دینی اجازه سلاح هستهای نمیدهد و استفاده از انرژِی هستهای را حق میداند، همان تمدن دینی است که از یک سو الگوهای شهرسازی و مسکن را متعالی میسازد و از سوی دیگر اجازه نمیدهد خانوادهای ازحق مسکن محروم
۴.۰k
۲۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.