بی تو مهتاب شبش تیره و تار است هنوز
بی تو مهتاب شبش تیره و تار است هنوز
کوچه بی نام تو در حسرت یار است هنوز
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب اما
اشکی از شاخه سر زلف نگار است هنوز
در نهانخانه ی شعرت که گل عشق دهد
عطر صد خاطره در ذهن, حصار است هنوز
همه تن چشم , همه خیره به باغ غزلت
گریه ام پرده ی این دیده ی تار است هنوز
شوق دیدار تو بود , هر نفسی آمالم
دوریت دغدغه ی این دل زار است هنوز
عاشقان مست و خرابند ز هرم سخنت
وه چه سرها که چو منصور به دار است هنوز
گر چه پاییز هوایی ز سر یار نداشت
با هوایت همه دوران چو بهار است هنوز
یادگار شب تنهایی و چشمان ترم
یک غزل از تو و یک سیم سه تار است هنوز....
#عاشقانه ...
کوچه بی نام تو در حسرت یار است هنوز
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب اما
اشکی از شاخه سر زلف نگار است هنوز
در نهانخانه ی شعرت که گل عشق دهد
عطر صد خاطره در ذهن, حصار است هنوز
همه تن چشم , همه خیره به باغ غزلت
گریه ام پرده ی این دیده ی تار است هنوز
شوق دیدار تو بود , هر نفسی آمالم
دوریت دغدغه ی این دل زار است هنوز
عاشقان مست و خرابند ز هرم سخنت
وه چه سرها که چو منصور به دار است هنوز
گر چه پاییز هوایی ز سر یار نداشت
با هوایت همه دوران چو بهار است هنوز
یادگار شب تنهایی و چشمان ترم
یک غزل از تو و یک سیم سه تار است هنوز....
#عاشقانه ...
۱.۸k
۳۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.