خانہﺍم را سـَر پناهَت می ڪنم
خانہﺍم را سـَر پناهَت می ڪنم
تا نفـس دارم نگاهَت می ڪنم
جانِ خود را من فدایِ شادی ﺍت
هستیﺍم را فرشِﺭاهَت میڪنم
هِی نگو من خستہﺍم دلمرده ﺍم
تو بیا…من روبہ راهت میڪنم
تا نفـس دارم نگاهَت می ڪنم
جانِ خود را من فدایِ شادی ﺍت
هستیﺍم را فرشِﺭاهَت میڪنم
هِی نگو من خستہﺍم دلمرده ﺍم
تو بیا…من روبہ راهت میڪنم
۲۱۵
۰۵ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.