بیا که موی تو را بر نسیم بُگذارم
بیا که موی تو را بر نسیم بُگذارم
که درد و غصه و غم را ، عقیم بگذارم
بیا عزیز دلم ! تا که باز با لبخند
دوباره ، آخر اسم تو ، "میم" بگذارم
اگر جنون منی ، لازم است بعد از این
تو را مقابل عقل سلیم بگذارم
من از دل تو نخواهم گذشت اگر حتی
که سر به روی کلوخ و گلیم بگذارم
بیا ، اگر تو نباشی ، دوباره مجبورم
که نام وضعیتم را "وخیم" بگذارم
که درد و غصه و غم را ، عقیم بگذارم
بیا عزیز دلم ! تا که باز با لبخند
دوباره ، آخر اسم تو ، "میم" بگذارم
اگر جنون منی ، لازم است بعد از این
تو را مقابل عقل سلیم بگذارم
من از دل تو نخواهم گذشت اگر حتی
که سر به روی کلوخ و گلیم بگذارم
بیا ، اگر تو نباشی ، دوباره مجبورم
که نام وضعیتم را "وخیم" بگذارم
۲۵۹
۰۹ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.