⚫
⚫
فروغ پرسید: کی ازدواج می کنیم؟
گفتم: اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید قبض های آب و برق و تلفن و قسط های عقب افتاده ی بانک و تعمیر کولر آبی و بخاری و آبگرمکن و اجاره نامه و اجاره نامه و اجاره نامه و شغل دوم و شغل سوم و دویدن دنبال یک لقمه نان از کله سحر تا بوق سگ و گرسنگی و جیب های خالی و خستگی و کسالت و تکرار و تکرار و تکرار و مرگ فکر کنم ...
و تو به جای عشق باید به دنبال آشپزی و خیاطی و جارو و شستن و خرید و مهمانی و نق و نوق بچه و ماشین لباسشویی و اتو و فریزر و فریزر و فریزر باشی …
هر دومان یخ می زنیم. بیشتر از حالا پیش همیم ولی کمتر از حالا همیدیگر رو می بینیم …
نمی توانیم ببینیم، فرصت حرف زدن با هم نداریم، در سیاله زندگی دست و پا می زنیم، غرق می شویم و جز دلسوزی برای یکدیگر کاری از دستمان ساخته نیست ... #مصطفی_مستور
___________________________________
:
من چه میدانستم
خیاطی برای یک زن
انقدر واجب است!
یک زن باید
خیاط باشد
تا بتواند
چشمهای مردی
را
به قامت
لحظههای دلتنگیاش
بدوزد
___________________________________
فروغ پرسید: کی ازدواج می کنیم؟
گفتم: اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید قبض های آب و برق و تلفن و قسط های عقب افتاده ی بانک و تعمیر کولر آبی و بخاری و آبگرمکن و اجاره نامه و اجاره نامه و اجاره نامه و شغل دوم و شغل سوم و دویدن دنبال یک لقمه نان از کله سحر تا بوق سگ و گرسنگی و جیب های خالی و خستگی و کسالت و تکرار و تکرار و تکرار و مرگ فکر کنم ...
و تو به جای عشق باید به دنبال آشپزی و خیاطی و جارو و شستن و خرید و مهمانی و نق و نوق بچه و ماشین لباسشویی و اتو و فریزر و فریزر و فریزر باشی …
هر دومان یخ می زنیم. بیشتر از حالا پیش همیم ولی کمتر از حالا همیدیگر رو می بینیم …
نمی توانیم ببینیم، فرصت حرف زدن با هم نداریم، در سیاله زندگی دست و پا می زنیم، غرق می شویم و جز دلسوزی برای یکدیگر کاری از دستمان ساخته نیست ... #مصطفی_مستور
___________________________________
:
من چه میدانستم
خیاطی برای یک زن
انقدر واجب است!
یک زن باید
خیاط باشد
تا بتواند
چشمهای مردی
را
به قامت
لحظههای دلتنگیاش
بدوزد
___________________________________
۱.۶k
۱۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.