دیشب یه زن تو خیابون دیدم...
دیشب یه زن تو خیابون دیدم...
سیگار دستش بود،داشت سیگار میکشید!
وقتی فهمید که بهش نگاه میکنم یه لبخند زد و سرشو تکون داد!
انگار واقعا حسشو درک میکردم...
یه لبخند بهش زدم و سرمو ب معنای فهمیدن تکون دادم!
اونجا فهمیدم قرار نیس خوب بشم
منم تا آخرش همینم که الان هستم!
سیگار دستش بود،داشت سیگار میکشید!
وقتی فهمید که بهش نگاه میکنم یه لبخند زد و سرشو تکون داد!
انگار واقعا حسشو درک میکردم...
یه لبخند بهش زدم و سرمو ب معنای فهمیدن تکون دادم!
اونجا فهمیدم قرار نیس خوب بشم
منم تا آخرش همینم که الان هستم!
۵.۵k
۲۴ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.