درد سر , بین گذر , چند نفر , یک مادر
درد سر , بین گذر , چند نفر , یک مادر
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور
ای که از کوچه ی شهر پدرت میگذری
امنیت نیست, از این کوچه سریعتر بگذر
:دیشب از داغ شما فال گرفتم , آمد
!دوش می آمد و رخساره ... نگویم بهتر
من به هرکوچه ی خاکی که قدم بگذارم
نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر
چه شده قافیه ها باز به جوش آمده اند
!دم در, فضه خبر, مادر و در , محسن پر
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور
ای که از کوچه ی شهر پدرت میگذری
امنیت نیست, از این کوچه سریعتر بگذر
:دیشب از داغ شما فال گرفتم , آمد
!دوش می آمد و رخساره ... نگویم بهتر
من به هرکوچه ی خاکی که قدم بگذارم
نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر
چه شده قافیه ها باز به جوش آمده اند
!دم در, فضه خبر, مادر و در , محسن پر
۱.۴k
۱۷ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.