سلام بچهها لطفا متن زیر رو تا اخر بخونید⬇ ⬇ بخونید من لای
سلام بچهها لطفا متن زیر رو تا اخر بخونید⬇ ⬇ بخونید من لایک نمی خوام ترو خدا بخونید
میدونید که الان داریم به روز مرد و پدر نزدیک میشم
یه عده ای خوشحالن از نزدیک شدن این روز و یه عده ای داغ دلشون تازه میشه من خدارو شکر می کنم که سایه ی پدرم بالا سرمه ولی یه عده ای هستن که واقعا تو این روز ناراحتن و آرزوی بودن پدرشون رو دارن.
امروز داشتم پیام هام رو چک می کردم که دیدم دختر دایی عزیزم که اون 5 سال پیش پدرشو از دست داده پیام زیر رو برای من فرستاده
واقعا حالم بد شده
لطفا بخونیدش😳
*
🍃 🌾 🌿 🍃 🌾 🌿 🍃 🌾 🌿
باباجونم روزت نزدیکه پس کجایی؟
ما بابا نداریم ، راستش داریم اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش ، پدری مهربان و همسری فداکار ، عکسش را هم تراشیده اند آن رو ، با آن صورت مهربان و گونه ها ی توو رفته و موهایی که همیشه شانه زده بود .
ما بابا نداریم ، نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید ، چند سال پیش خدا گیرش گرفت که امتحانمان کند ، که اشک مامان را ببیند و ترس و بی پناهی مارا ، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.
ما بابا نداریم اما راستش را بخواهید عکس باباهای شمارا یواشکی نگاه میکنیم ، یواشکی دوستش داریم ، دست خودمان که نیست یکدفعه ای هق میزنیم .
ما بابا نداریم و هرسال ، روز پدر که میشود نمی دانیم باید به کجا پناه ببریم ، سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم ، حسودیم ، که یواشکی بابای شمارا دوست داریم .
راستی رفیق جان من آنوقت که صورت بابایت را میبوسی ، آن وقت که ریش های تیغ تیغی اش میرود توی لبهایت ، آن وقتی که جوری فشارت میدهد که نفست تنگ میشود ، لطفا لطفا ، یک لحظه بیشتر توی آغوشش بمان ، یک لحظه بیشتر جای همه ما هایی که بابا نداریم
*
اوف خدایااا ازت خواهش میکنم کاری کن اونا هم خوشحال باشن
آمین🌷
میدونید که الان داریم به روز مرد و پدر نزدیک میشم
یه عده ای خوشحالن از نزدیک شدن این روز و یه عده ای داغ دلشون تازه میشه من خدارو شکر می کنم که سایه ی پدرم بالا سرمه ولی یه عده ای هستن که واقعا تو این روز ناراحتن و آرزوی بودن پدرشون رو دارن.
امروز داشتم پیام هام رو چک می کردم که دیدم دختر دایی عزیزم که اون 5 سال پیش پدرشو از دست داده پیام زیر رو برای من فرستاده
واقعا حالم بد شده
لطفا بخونیدش😳
*
🍃 🌾 🌿 🍃 🌾 🌿 🍃 🌾 🌿
باباجونم روزت نزدیکه پس کجایی؟
ما بابا نداریم ، راستش داریم اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش ، پدری مهربان و همسری فداکار ، عکسش را هم تراشیده اند آن رو ، با آن صورت مهربان و گونه ها ی توو رفته و موهایی که همیشه شانه زده بود .
ما بابا نداریم ، نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید ، چند سال پیش خدا گیرش گرفت که امتحانمان کند ، که اشک مامان را ببیند و ترس و بی پناهی مارا ، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.
ما بابا نداریم اما راستش را بخواهید عکس باباهای شمارا یواشکی نگاه میکنیم ، یواشکی دوستش داریم ، دست خودمان که نیست یکدفعه ای هق میزنیم .
ما بابا نداریم و هرسال ، روز پدر که میشود نمی دانیم باید به کجا پناه ببریم ، سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم ، حسودیم ، که یواشکی بابای شمارا دوست داریم .
راستی رفیق جان من آنوقت که صورت بابایت را میبوسی ، آن وقت که ریش های تیغ تیغی اش میرود توی لبهایت ، آن وقتی که جوری فشارت میدهد که نفست تنگ میشود ، لطفا لطفا ، یک لحظه بیشتر توی آغوشش بمان ، یک لحظه بیشتر جای همه ما هایی که بابا نداریم
*
اوف خدایااا ازت خواهش میکنم کاری کن اونا هم خوشحال باشن
آمین🌷
۶.۰k
۲۱ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.