عهد
عهد
با خودم می گویم هر لحظه وهر دم
که با خود عهد کرده بودم
ترا از یاد می برم
تورا دگر بار یاد نخواهم کرد
عهد کرده بودم
تو را در پشت دیوار های سیمانی خاطره های درناکم
حبس کنم
نام تورا در لیست سیاه ذهنم بگذارم وتورا یاد نکنم
خاطرات تورا هم در سیاهچال های فراموشیم خاک کنم
گم کنم
اما... آه اما
چه می شود کرد با دل
با دل این رهزن لحظه های فراموشی یاد تو
چه کنم که
هرچه کنم باز از دلم بیرون نمی روی
باز دلم هوای تو دارد
باز شعرم حرف ها با تو دارد
باز دلم نافرمان شده است
باز دلم با نبودت پر از حرمان شده است
باز دلم غبار می زداید از یاد تو
باز دلم هوای تورا به سر می زند.
باز دلم دنبال نشانی های تو
سرگردان کوچه ها شده است
عابران را یک به یک
به تماشا نشته است
می گردد کوچه به کوچه
به خیالش شهر آنی شده است
دلم چراغ بر دست
می گردد اما
افسوس که ((چراغش ))سوسو هم نمی کند
با خودم می گویم هر لحظه وهر دم
که با خود عهد کرده بودم
ترا از یاد می برم
تورا دگر بار یاد نخواهم کرد
عهد کرده بودم
تو را در پشت دیوار های سیمانی خاطره های درناکم
حبس کنم
نام تورا در لیست سیاه ذهنم بگذارم وتورا یاد نکنم
خاطرات تورا هم در سیاهچال های فراموشیم خاک کنم
گم کنم
اما... آه اما
چه می شود کرد با دل
با دل این رهزن لحظه های فراموشی یاد تو
چه کنم که
هرچه کنم باز از دلم بیرون نمی روی
باز دلم هوای تو دارد
باز شعرم حرف ها با تو دارد
باز دلم نافرمان شده است
باز دلم با نبودت پر از حرمان شده است
باز دلم غبار می زداید از یاد تو
باز دلم هوای تورا به سر می زند.
باز دلم دنبال نشانی های تو
سرگردان کوچه ها شده است
عابران را یک به یک
به تماشا نشته است
می گردد کوچه به کوچه
به خیالش شهر آنی شده است
دلم چراغ بر دست
می گردد اما
افسوس که ((چراغش ))سوسو هم نمی کند
۶.۲k
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.