* photo & text by me ;) *
* photo & text by me ;) *
باذن الله ... بسم الله ...
زیبا مهربان من ، پیش تو که می آیم دستم را روی سینه میگذارم...
نمی دانم چه بگویم !!! ...
احساس می کنم کسی به من می گوید : سلام :))
چقدر این حس ناب بر دل می نشیند .... لب باز میکنم و می گویم :
سلام ای مهربان ترین مهربانان گیتی :))
سرم را پایین میگیرم ، شرمگینم و مشتاق و بی تاب!!!
زبانم لال شده ... انگار ، آن همه حاجت و تمنا در این نگاه مهربان ذوب می شود ( ^_^ )
قطره گرم و کوچکی از چشمانم میچکد و این نگاه مهربان را جلایش می دهد :))
ملتمسانه ، نگاهم را می چرخانم به اطراف تا شاید کسی به یاری ام بیاید ... !!
کتیبه ی سمت راست مسجد ، نگاهم را می دزدد !!
شعر را می شناسم !... همان شعر آشنای حافظ :
فقیر و خسته به درگاهت آمدم ، رحمی ...
که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز ...
زیر لب زمزمه می کنم ... فقیر و خسته به درگاهت آمدم ، رحمی ...
بغضم می شکند !!!
اشک هایم قبل از آنکه تصمیمی برایشان گرفته باشی ، جاری اند !!
کوچکتر که بودم گاهی اینگونه گریه میکردم ...
سر تا پای وجودم را گر گرفته از حرم حضورت خدایا...
احساس نمی کنم کسی را در آغوش گرفته باشم ، احساس می کنم در آغوشم گرفته ای ... گرم ، گرم !
خودم را می سپارم به این آغوش و سیر می گریم و با خود فکر می کنم ...
اینجا عجب صاحب خانه ی مهربانی دارد ( ^_^ )
وقتی جان ، در قفس تن دچار تنگی نفس می شود....
وقتی سلسله اعصاب خداپرستی و یاد از معاد ، از کار می افتد و حس و حیات خود را از دست می دهند...
وقتی چهره روح در اثر تکرار گناهان زشت می شود...
"" تنها و تنها شفاخانه توست که جان بیمار را درمان می کند ""....
تنها داروی توست که تشنج روح و افسردگی روان را برطرف ساخته و شور و نشاط و امید می بخشد ...
و....
تنها تو طبیبی که نبض دل می گیری و ضربان هوای نفس و تب خودخواهی و غرور را می سنجی و نسخه مناسب برای درمان آن می نویسی چرا که...
دل نیز مانند دیده کدر و غبار آلود می شود ، دل هم بسته و قفل می شود ...
و من ، بال هایم را از غبار می تکانم در سکوت روحانی حریم ات ( ^_^ )
زیر نور خورشید می نشینم و با بانگ اذان پر می شوم از عطر نیایش ...
پر می شوم از صفای مناجات ( ^_^ )
بانگ " الله اکبر " در فضا طنین می اندازد و شمیم زلال اذان ، روحم را می نوازد و من به پیشواز ات می آیم و تو...
مرا در کوی خود بار دیگر مهمان میکنی .... (^_^)
پی نوشت :
التماس دعا دارم دوستای خوبم ( ^_^ )
یاعلی مدد
***دلارام***
1393/3/28
12:50'
باذن الله ... بسم الله ...
زیبا مهربان من ، پیش تو که می آیم دستم را روی سینه میگذارم...
نمی دانم چه بگویم !!! ...
احساس می کنم کسی به من می گوید : سلام :))
چقدر این حس ناب بر دل می نشیند .... لب باز میکنم و می گویم :
سلام ای مهربان ترین مهربانان گیتی :))
سرم را پایین میگیرم ، شرمگینم و مشتاق و بی تاب!!!
زبانم لال شده ... انگار ، آن همه حاجت و تمنا در این نگاه مهربان ذوب می شود ( ^_^ )
قطره گرم و کوچکی از چشمانم میچکد و این نگاه مهربان را جلایش می دهد :))
ملتمسانه ، نگاهم را می چرخانم به اطراف تا شاید کسی به یاری ام بیاید ... !!
کتیبه ی سمت راست مسجد ، نگاهم را می دزدد !!
شعر را می شناسم !... همان شعر آشنای حافظ :
فقیر و خسته به درگاهت آمدم ، رحمی ...
که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز ...
زیر لب زمزمه می کنم ... فقیر و خسته به درگاهت آمدم ، رحمی ...
بغضم می شکند !!!
اشک هایم قبل از آنکه تصمیمی برایشان گرفته باشی ، جاری اند !!
کوچکتر که بودم گاهی اینگونه گریه میکردم ...
سر تا پای وجودم را گر گرفته از حرم حضورت خدایا...
احساس نمی کنم کسی را در آغوش گرفته باشم ، احساس می کنم در آغوشم گرفته ای ... گرم ، گرم !
خودم را می سپارم به این آغوش و سیر می گریم و با خود فکر می کنم ...
اینجا عجب صاحب خانه ی مهربانی دارد ( ^_^ )
وقتی جان ، در قفس تن دچار تنگی نفس می شود....
وقتی سلسله اعصاب خداپرستی و یاد از معاد ، از کار می افتد و حس و حیات خود را از دست می دهند...
وقتی چهره روح در اثر تکرار گناهان زشت می شود...
"" تنها و تنها شفاخانه توست که جان بیمار را درمان می کند ""....
تنها داروی توست که تشنج روح و افسردگی روان را برطرف ساخته و شور و نشاط و امید می بخشد ...
و....
تنها تو طبیبی که نبض دل می گیری و ضربان هوای نفس و تب خودخواهی و غرور را می سنجی و نسخه مناسب برای درمان آن می نویسی چرا که...
دل نیز مانند دیده کدر و غبار آلود می شود ، دل هم بسته و قفل می شود ...
و من ، بال هایم را از غبار می تکانم در سکوت روحانی حریم ات ( ^_^ )
زیر نور خورشید می نشینم و با بانگ اذان پر می شوم از عطر نیایش ...
پر می شوم از صفای مناجات ( ^_^ )
بانگ " الله اکبر " در فضا طنین می اندازد و شمیم زلال اذان ، روحم را می نوازد و من به پیشواز ات می آیم و تو...
مرا در کوی خود بار دیگر مهمان میکنی .... (^_^)
پی نوشت :
التماس دعا دارم دوستای خوبم ( ^_^ )
یاعلی مدد
***دلارام***
1393/3/28
12:50'
۱۰.۳k
۲۸ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.