نباید می ترسیدند؟!
نباید می ترسیدند؟!
می گویند و می نویسند مردم را از ما ترساندند و رویِ این موجِ ترس رای گرفتند؛ مردم نباید می ترسیدند؟!
مردم وقتی دیدند شما یک روز احمدی نژاد را موردِ تایید امام زمان و روزی دیگر بزرگ ترین خطر از صدر اسلام خواندید نباید می ترسیدند از شما؟! مردم می گفتند وقتی با احمدی نژاد چنان کردند با ما چه می کنند!
مردم دیدند یک شبه آدم ها را از اوج عزت به نهایتِ ذلت می کشانید، دیدند و خواندند مثلِ آب خوردن به این و آن ضد انقلاب و منحرف و منافق می گویید. انتظار داشتید طیِ چند روز آن هم در شبِ انتخابات همه یِ آن چه طیِ این سال ها کردید را فراموش کنند؟!
مردم یادشان نرفت که شما به راحتی و با آرامشی هراس آور رفیق تان را، برادرتان را، رییس جمهوری که هشت سال از زن و خانواده و زندگی و آسایش و خواب و خوراکش زد و به تمام معنا برای کشور دوید را رمال و جادوگر و جاسوس و ... خواندید. چرا نباید از شما بترسند؟!
مردم دیدند، مردم خواندند، چه راحت، چه بی عذابِ وجدان به آدم ها منافق و ضد انقلاب می گویید. و ترسیدند. از آدم هایی که اتهام زدن برای شان از آبِ خوردن راحت تر است ترسیدند ...
نمی شود که انسان چهار سال باد بکارد و شبِ انتخابات طوفان درو نکند. نمی شود که سبک زندگی تان، روش تان، منش تان سال ها مدام پیدا کردنِ ردپای انحراف و خطا در زندگیِ مردم باشد و ناگهان طیِ چند روز طرفدار آزادی و حقوق شهروندی شوید و گمان کنید همه هم باور می کنند.
همین حالا دارید چه می نویسید؟! همین حالا قضاوت تان درباره مردم چیست؟! همین حالا درباره احمدی نژاد چه می نویسید؟! مردم می خوانند مردم می بینند. تا انتخاباتِ بعد هم همه یِ این ها یادشان هست. بعد آن روز شما هر چه هم بگویید از ما نترسید ما دنبالِ آزادی و کرامت هستیم، باور نمی کنند.
کرامت را نمی شود در چند روز به باورِ همگانیِ مردم تبدیل کرد، کرامتِ انسان و انگ نزدن، تهمت نزدن، برچسب نزدن، منافق و ضد انقلاب نخواندنِ هر کسی که با شما اختلاف سلیقه دارد باید منش شما باشد، جزیی از زندگی تان باشد ...
هنوز هم دیر نشده، مردم را، مخالفان خود را، آن شخصی که هم عقیده و هم سلیقه تان نیست را دوست داشته باشید؛ امتحان کنید یک هفته به شخصی ضد انقلاب و منحرف نگویید، بعد بکنیدش دو هفته و بعد بیشترش کنید تا بشود جزیی از وجودتان.
می گویند و می نویسند مردم را از ما ترساندند و رویِ این موجِ ترس رای گرفتند؛ مردم نباید می ترسیدند؟!
مردم وقتی دیدند شما یک روز احمدی نژاد را موردِ تایید امام زمان و روزی دیگر بزرگ ترین خطر از صدر اسلام خواندید نباید می ترسیدند از شما؟! مردم می گفتند وقتی با احمدی نژاد چنان کردند با ما چه می کنند!
مردم دیدند یک شبه آدم ها را از اوج عزت به نهایتِ ذلت می کشانید، دیدند و خواندند مثلِ آب خوردن به این و آن ضد انقلاب و منحرف و منافق می گویید. انتظار داشتید طیِ چند روز آن هم در شبِ انتخابات همه یِ آن چه طیِ این سال ها کردید را فراموش کنند؟!
مردم یادشان نرفت که شما به راحتی و با آرامشی هراس آور رفیق تان را، برادرتان را، رییس جمهوری که هشت سال از زن و خانواده و زندگی و آسایش و خواب و خوراکش زد و به تمام معنا برای کشور دوید را رمال و جادوگر و جاسوس و ... خواندید. چرا نباید از شما بترسند؟!
مردم دیدند، مردم خواندند، چه راحت، چه بی عذابِ وجدان به آدم ها منافق و ضد انقلاب می گویید. و ترسیدند. از آدم هایی که اتهام زدن برای شان از آبِ خوردن راحت تر است ترسیدند ...
نمی شود که انسان چهار سال باد بکارد و شبِ انتخابات طوفان درو نکند. نمی شود که سبک زندگی تان، روش تان، منش تان سال ها مدام پیدا کردنِ ردپای انحراف و خطا در زندگیِ مردم باشد و ناگهان طیِ چند روز طرفدار آزادی و حقوق شهروندی شوید و گمان کنید همه هم باور می کنند.
همین حالا دارید چه می نویسید؟! همین حالا قضاوت تان درباره مردم چیست؟! همین حالا درباره احمدی نژاد چه می نویسید؟! مردم می خوانند مردم می بینند. تا انتخاباتِ بعد هم همه یِ این ها یادشان هست. بعد آن روز شما هر چه هم بگویید از ما نترسید ما دنبالِ آزادی و کرامت هستیم، باور نمی کنند.
کرامت را نمی شود در چند روز به باورِ همگانیِ مردم تبدیل کرد، کرامتِ انسان و انگ نزدن، تهمت نزدن، برچسب نزدن، منافق و ضد انقلاب نخواندنِ هر کسی که با شما اختلاف سلیقه دارد باید منش شما باشد، جزیی از زندگی تان باشد ...
هنوز هم دیر نشده، مردم را، مخالفان خود را، آن شخصی که هم عقیده و هم سلیقه تان نیست را دوست داشته باشید؛ امتحان کنید یک هفته به شخصی ضد انقلاب و منحرف نگویید، بعد بکنیدش دو هفته و بعد بیشترش کنید تا بشود جزیی از وجودتان.
۵۶۸
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.