قسمت شصت و هفت رمان آوازه زیره آب
قسمت شصت و هفت رمان آوازه زیره آب
اون یکی به جایه کمک ب نسیم واساد بامن زر زدن
-تو اینجا چیکار میکنی؟؟
اومدم ببینم کجا میرین وقتی فهمیدم دیه راهه برگشت نبود واسادم پشت سره شما برگردم شمام ک بدتره من گم شدین!!!
-دقیقن تو راه چیکار میکردی که ندیدیمت؟
-آهنگه پلنگ صورتی میخوندم!!
-جدن که خنگی!!
-تو که خنگ تری!! دوستت داره گریه میکنه بمن ایراد میگیری که چه آهنگی بخونم!!
نسیمم گف
-من ک گریه نمیکنم!!
-ولی داری از درد ضعف میکنی!!اینا از قیافت معلومه..
-اینا رو بیخیال چجوری بریم بیرون؟
چه پروئه...منم گفتم
-من اگه میدونستم سه ساعت پش سره شما عینه جوجه اردک نمیومدم!!
-فک میکردم پسرا فقد تو خیابون دنبالت میکنن..اینجام ولت نمیدن!!
برو گمشو من اگ دنبال کسی راه میومدم که الان اینجا نبودم پیش بقیه یه گوشه داشتم لاس میزدم!!ولی خب بش نگفتم فقد گفتم
-من یه ایده دارم!!
نسیم که کلن از درد منهدم شده بود اون یکی با ذوق گف
-چی؟؟
-اگه قدرتشو دارید ازین کوهه بزنیم بالا ازاون بالا میشه اطرافو نگاه کرد یه روستا هس پیداش کرد..من میخوام برم اگ خواسین بیاین!! قبل از شب شدن برسیم اونجا...
یکم با بهت نگام کردن!خودمم میدونستم یکم حماقته!! خیلی حماقته..ولی خب چیکار دیه میشد کرد حسابی گم و گور شده بودیم باز میشد ازینجا یه جایی رفت!!
-خیلی خب فقد نسیم حالش خوش نیس یکم صبر کنیم بعد بریم!!
-من الان میخوام برم شب بشه گرگا میریزن سرم!!
یهو نسیم صداش دراومد خیلی جیغی گف
-گرگ؟؟
-پ ن پ سوسک!!خو اینجا گرگ داره دیه..پاشو چیزیت نشده!!
اومد پاشه یهو باز نشستو سرشو گذاشت رو زانوش..بعد پاچشو جلو من زد بالا ببینه پاش چی شده..جووون پا شو برم!!یهو صدایه درونم گف کیا جدیدن چقد هیز شدی!! منم بش گفتم خو تو پا دوس نداری؟؟اونم گف چرا خدایی مگه میشه پا دوست نداشت!! منم گفتم عاه...بفرما خودتم هیز شدی اونم گف ولی عاخه رحم کن بهش آشغال الان تو بد وضعیتیه!! منم دیدم راس میگه...
-پام پف کرده!!! ببین کبود شده!!
بعله بعله میبینم...چقدر هم لامصب زیره آفتاب میدرخشه...جووون!! جووون!!عه ینی چیزه چقدر هم کبود و همچین پفه!!!اتفاقن من خیلی عادمه خویشتن داریم اگه مهدی بود تا الان وا رفته بود!!منم هر وقت پام یه بلایی سرش میاد علاعمش همینه...کلن هر جام که بشکنه...الحمدالله زیادم میشکنه!!! بهش گفتم
-از روی تجربیاتم پات شکسته!!
اون یکیم گف
-تجربیاتت کجا بود تو عاخه؟؟
-خب پام زیاد شکسته!!
اون یکی به جایه کمک ب نسیم واساد بامن زر زدن
-تو اینجا چیکار میکنی؟؟
اومدم ببینم کجا میرین وقتی فهمیدم دیه راهه برگشت نبود واسادم پشت سره شما برگردم شمام ک بدتره من گم شدین!!!
-دقیقن تو راه چیکار میکردی که ندیدیمت؟
-آهنگه پلنگ صورتی میخوندم!!
-جدن که خنگی!!
-تو که خنگ تری!! دوستت داره گریه میکنه بمن ایراد میگیری که چه آهنگی بخونم!!
نسیمم گف
-من ک گریه نمیکنم!!
-ولی داری از درد ضعف میکنی!!اینا از قیافت معلومه..
-اینا رو بیخیال چجوری بریم بیرون؟
چه پروئه...منم گفتم
-من اگه میدونستم سه ساعت پش سره شما عینه جوجه اردک نمیومدم!!
-فک میکردم پسرا فقد تو خیابون دنبالت میکنن..اینجام ولت نمیدن!!
برو گمشو من اگ دنبال کسی راه میومدم که الان اینجا نبودم پیش بقیه یه گوشه داشتم لاس میزدم!!ولی خب بش نگفتم فقد گفتم
-من یه ایده دارم!!
نسیم که کلن از درد منهدم شده بود اون یکی با ذوق گف
-چی؟؟
-اگه قدرتشو دارید ازین کوهه بزنیم بالا ازاون بالا میشه اطرافو نگاه کرد یه روستا هس پیداش کرد..من میخوام برم اگ خواسین بیاین!! قبل از شب شدن برسیم اونجا...
یکم با بهت نگام کردن!خودمم میدونستم یکم حماقته!! خیلی حماقته..ولی خب چیکار دیه میشد کرد حسابی گم و گور شده بودیم باز میشد ازینجا یه جایی رفت!!
-خیلی خب فقد نسیم حالش خوش نیس یکم صبر کنیم بعد بریم!!
-من الان میخوام برم شب بشه گرگا میریزن سرم!!
یهو نسیم صداش دراومد خیلی جیغی گف
-گرگ؟؟
-پ ن پ سوسک!!خو اینجا گرگ داره دیه..پاشو چیزیت نشده!!
اومد پاشه یهو باز نشستو سرشو گذاشت رو زانوش..بعد پاچشو جلو من زد بالا ببینه پاش چی شده..جووون پا شو برم!!یهو صدایه درونم گف کیا جدیدن چقد هیز شدی!! منم بش گفتم خو تو پا دوس نداری؟؟اونم گف چرا خدایی مگه میشه پا دوست نداشت!! منم گفتم عاه...بفرما خودتم هیز شدی اونم گف ولی عاخه رحم کن بهش آشغال الان تو بد وضعیتیه!! منم دیدم راس میگه...
-پام پف کرده!!! ببین کبود شده!!
بعله بعله میبینم...چقدر هم لامصب زیره آفتاب میدرخشه...جووون!! جووون!!عه ینی چیزه چقدر هم کبود و همچین پفه!!!اتفاقن من خیلی عادمه خویشتن داریم اگه مهدی بود تا الان وا رفته بود!!منم هر وقت پام یه بلایی سرش میاد علاعمش همینه...کلن هر جام که بشکنه...الحمدالله زیادم میشکنه!!! بهش گفتم
-از روی تجربیاتم پات شکسته!!
اون یکیم گف
-تجربیاتت کجا بود تو عاخه؟؟
-خب پام زیاد شکسته!!
۱۶.۲k
۰۴ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.