دیگه چشمام نمیبینه که تورو نگات کنم دیگه قلبم عاشق نمیشه
دیگه چشمام نمیبینه که تورو نگات کنم دیگه قلبم عاشق نمیشه مثل همیشه دیگه رفتنی شدیو من تنهای تنهام دیگه این داد زدنام عشق منه دیگه این خود زنیام عشق منه دیگه این متن نوشتنام عشق منه دیگه این تنهاییام عشق منه وقتی بارون میباره تورا یاد میکنم وقتی بارون میباره دلم بی قراره وقتی گریه میکنم دلم به حال خودم میسوزه وقتی تنها میشینم خودزنیامو میکنم رد لبام هنوز روی صفحه ی گوشیم مونده هنوز عکساتو دارم با دو چشم هایم نگاهش میکنم وقتی هم دل گیر میشوم محکم بغلش میکنم چه دنیایی شده این دنیای بی رحم مادرم گریه نکن اگر نبودم میدانی مادر روانی بودم من یه عاشق شیش ساله بودم به ولله داغونم نمیدارم چرایش را تنهایی عذابم داده دیگر چاره ای نیست همه رفتنو من تنها موندم همه دل شکستنو من داغون موندم دارد باران میبارد دلم گرفته نم نم باران صداش خَیلی قشنگه در این هوای بارونی یک چیز کم دارم هوا دو نفرستو تورا ندارم بارونش با خدا بودو تیغش بامن خاطراتی دارم از این روز بارانی مادر امشب شاید رفتم بازم میگویم حلالم کنید بچه پایین بودمو هروز داغون بودم ببین خدایا این بارون چه حالی به من داده یاد شب های بارانی افتادم د گر تنها شدم در این روز بارانی صدای باد ها مرا به یادت میندازد صدای رعدو برق دلم را میلرزاند کجایی عزیزم نیستی کنارم اشک هایم ریختو باز طاقت ندارم چه ساده دل دادم به تو بی ناموس ای کاش دل نمیدادم به تو بانوی تکپر هوا سرد استو تنهایی نشستم چشم هایم را بستم با چشمان بسته اشک میریزم...
۸.۷k
۲۵ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.