شب شده نمیدانم چه شده ام دنبال دلیل میگردم اما هیچ علتی برای این کلافگی و پوچی ام نمیابم چشمانم را میبندم و فکر میکنم همزمان با اولین قطره یادم می آید خیلی وقت است ک در من شب شده از وقتی تو رفتی دیگر خورشید در من طلوع نکرد ...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.