در آخرالزمان که عقل ها ناقص می شوند اینکه عقل ناقص چه تفا

در آخرالزمان که عقل ها ناقص می شوند اینکه عقل ناقص چه تفاوتی با عقل سالم دارد این است که بی عقل خلاف عقل است و نتایج باطل دارد و عقل ناقص بی تفاوت و بی طرف به عقل است یعنی عقل دارد اما عقلش فعال یا طرفین نیست که چنین عقلی استدلال برایش بیاورید در استدلال فعال نیست که چنین عقلی تشریح بیان استدلالی را برای او بکنید درهمان حیطه پذیرش و ملاک می آورد و به خود زحمت نمی دهد در موارد توضیح داده نشده اما مربوط بفهماند ویا بفهمد یعنی تفاوتش با عقل سالم این است که عقل ناقص برایش همان که توضیح دادی برایش کافی است و کفایت معنا را از کفایت نامی می داند اما عقل سالم کفایت نامی را از کفایت معنایی می داند یعنی به عقل ناقص می گویم امام عصر هست اما عقل ناقص که به حقانیت قرآن رسیده می گوید چرا خود قرآن نگفته است اما عقل سالم فقط اثبات خدا را به او برسانی و بیشتر توضیح ندهید تا اثبات نوه ی امامان خود پیش می رود  حتی اگر به او نگفته باشید تفاوت همین جا است که عقل جاری که همان عقل خود فعال است عقل سالم بوده و خود فعالیش را بگیرید یا عقل انسانی را دست بسته تر بکنید چه از اثبات علوم متفرقه تا علوم معنایی کاذب که مداخله ی متفرقه در خود می دهد و دارد و می رساند عقل ناقص شده و عقل ناقص به خودی خود یا فعال در بی فعالی نتیجه ای بین سکولار و مذهب است نتیجه گرفته و آنچه خود بدست می آورد که مابین دین و بی دینی یا مشترک این دو باشد هم منافق یا هم انسانیت خواه یا هم صلح جو یا هممانند آن مطلقا می باشد بوده و چنین عقلی اگر نه فعال بلکه فعال در بی فعالی خودش بشود جزء اینکه نتیجه ی سکولار مذهبی اندیشه بشود نبوده و همانا سرانجام منافق است و عقلی که فعالش هم از فعالی باشد با یک چشم خوردن مسئله ای عقلی تا آخر مسئله بدون شرح می رود و بیش از آنچه که طرفین برای اثبات می خواهد پیش می رود و چنین عقل هایی پیشتاز خواهد بود و تعدادشان در آخرالزمان کمبود دارد و تعداد اندکی در آخر الزمان به عقل پیشتاز دستیابی می یابند ...