سهون یه لب دریا نشسه صورتشم گرفته و فقط اشک میرزه کار همی
سهون یه لب دریا نشسه صورتشم گرفته و فقط اشک میرزه کار همیشگی شه اما نگاهشا میاره بالا لوهان را میبینه که یکم اون طرف تر نشسته سهون اشکاش بیشتر میشه نگا میکنه میبینه خودش و اون فقط تو ساحلن بعد با صدای بلند گریه میکنه بعد لوهان به پشت سرش نگا می کنه اول سهونا نمیشناسه بعد که دوباره نگا میکنه میفهمه سهونه میره کنار سهون میشینه و میگه
لوهان:سلام سهونا
سهون نمی تونه جواب بده فقط گریه میکنه
لوهان: چی شده سهونا
لوهان سر سهونا بالا میکنه سهون یه نگاه خاصی به لوهان میکنه لوهان نگران میشه
لوهان:سهون چی شده به من بگو به کسی نمی گم
سهون صدای گریه هاش اروم میشه صورتش خیس بود از گریه لوهان اشکای سهونا پاک میکنه سرشا میزاره رو شونه سهون
لوهان:سهون گریه نکن من تاقتشا ندارم
سهون تا میفهمه لوهان داره از گریه هاش ناراحت میشه سریع خودشا جمع جور میکنه
سهون: کسی هست که قلبما شکسته
لوهان کی؟؟تاحالا بهم نگفته بودی کسیا دوس داری
سهون پامیشه راه می افته سمت خونه
لوهانم میره پیش سهون می پرسه
لوهان: کجا با این عجله
سهون: میخوام برم یه جاییی که توش تو اشکاما نبینی
لوهان تعجب میکنه میفهمه حال سهون خیلی خیلی بده
لوهان: بریم بستنی بخریم؟؟؟
سهون:۴ روزه چیزی نمی تونم بوخورم
لوهان سهونا بغل میکنه
لوهان: لطفا بگو بهم که آخه چت شده داری خیلی نگرانتم
سهون: نگران نباش این درد دیگه حل نمیشه قلب شکسه دیگه قلب نمی شه
لوهان: احساساتی میشه چند قطره اشک میریزه
سهون: من تحمل اشکاتا ندارم لوهان
اما لوهان خیلی گریه میکنه سهونم تحمل اشک لوهانا نداره میره لوهان اشکاشا کم میکنه
لوهان:سهونا شب کجا میخوابی
سهون: دیگه خواب به چشمم نمیاد اخه تا خوالم میگیره اشکام دوباره سرازیر میشن
بعد اشکای لوهانا پاک میکنه
سهون: لوهان یه قل میدی
لوهان:چه قولی
سهون: دیگه گریه نکن لوهان وقتی ترکم کردی....
.لوهان ماجرا را میفهمه نمی تونه اشکاشا کنترل کنه میره و سه چهار روز قیبش میزنه بعد میاد دوباره دم ساحال سهونم تبق معمول اونجاست اما این دفعه وایساده
از پشت یک دفعه سهونا بغل میکنه سهون اشکای لوهانا پاک میکنه
لوهان: سهونم نمی دونستم انقدر دوسم داری دیگه هیچ وقت ترکت نمی کنم
سهون:قول میدی؟؟؟
لوهان: قول میدم
سهون اشک شوق میریزه
سهون: قلب شکسته دیگه قلب نمیشه لوهان چرا ترکم کرده بودی؟؟؟
لوهان سکوت میکه
سهون: میدنستی من تحمل دوریتا ندارم اما ترکم کردی
لوهان اشکاش بدونه صدا سرازیر میشن
سهون:اما ممنونم که بر گشتی
لوهان: من متاسفم سهون من ...من واقعا دوست دارم
سهون: منم
لوهان: سهون پیش تو احساس آرامش میکنم احساس میکنم کسی هست که میتونم بهش تکیه کنم
سهون لوهانا سفت میچسبونه به خودش
سهون:لوهان تو مال منی
لوهان:توهم مال منی
😍 😍 😘 😘
لوهان:سلام سهونا
سهون نمی تونه جواب بده فقط گریه میکنه
لوهان: چی شده سهونا
لوهان سر سهونا بالا میکنه سهون یه نگاه خاصی به لوهان میکنه لوهان نگران میشه
لوهان:سهون چی شده به من بگو به کسی نمی گم
سهون صدای گریه هاش اروم میشه صورتش خیس بود از گریه لوهان اشکای سهونا پاک میکنه سرشا میزاره رو شونه سهون
لوهان:سهون گریه نکن من تاقتشا ندارم
سهون تا میفهمه لوهان داره از گریه هاش ناراحت میشه سریع خودشا جمع جور میکنه
سهون: کسی هست که قلبما شکسته
لوهان کی؟؟تاحالا بهم نگفته بودی کسیا دوس داری
سهون پامیشه راه می افته سمت خونه
لوهانم میره پیش سهون می پرسه
لوهان: کجا با این عجله
سهون: میخوام برم یه جاییی که توش تو اشکاما نبینی
لوهان تعجب میکنه میفهمه حال سهون خیلی خیلی بده
لوهان: بریم بستنی بخریم؟؟؟
سهون:۴ روزه چیزی نمی تونم بوخورم
لوهان سهونا بغل میکنه
لوهان: لطفا بگو بهم که آخه چت شده داری خیلی نگرانتم
سهون: نگران نباش این درد دیگه حل نمیشه قلب شکسه دیگه قلب نمی شه
لوهان: احساساتی میشه چند قطره اشک میریزه
سهون: من تحمل اشکاتا ندارم لوهان
اما لوهان خیلی گریه میکنه سهونم تحمل اشک لوهانا نداره میره لوهان اشکاشا کم میکنه
لوهان:سهونا شب کجا میخوابی
سهون: دیگه خواب به چشمم نمیاد اخه تا خوالم میگیره اشکام دوباره سرازیر میشن
بعد اشکای لوهانا پاک میکنه
سهون: لوهان یه قل میدی
لوهان:چه قولی
سهون: دیگه گریه نکن لوهان وقتی ترکم کردی....
.لوهان ماجرا را میفهمه نمی تونه اشکاشا کنترل کنه میره و سه چهار روز قیبش میزنه بعد میاد دوباره دم ساحال سهونم تبق معمول اونجاست اما این دفعه وایساده
از پشت یک دفعه سهونا بغل میکنه سهون اشکای لوهانا پاک میکنه
لوهان: سهونم نمی دونستم انقدر دوسم داری دیگه هیچ وقت ترکت نمی کنم
سهون:قول میدی؟؟؟
لوهان: قول میدم
سهون اشک شوق میریزه
سهون: قلب شکسته دیگه قلب نمیشه لوهان چرا ترکم کرده بودی؟؟؟
لوهان سکوت میکه
سهون: میدنستی من تحمل دوریتا ندارم اما ترکم کردی
لوهان اشکاش بدونه صدا سرازیر میشن
سهون:اما ممنونم که بر گشتی
لوهان: من متاسفم سهون من ...من واقعا دوست دارم
سهون: منم
لوهان: سهون پیش تو احساس آرامش میکنم احساس میکنم کسی هست که میتونم بهش تکیه کنم
سهون لوهانا سفت میچسبونه به خودش
سهون:لوهان تو مال منی
لوهان:توهم مال منی
😍 😍 😘 😘
۲۴.۷k
۲۲ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.