یه روز دانشجوی برای خوردن غذا میره سلف دانشگاه.مستقیم میر
یه روز دانشجوی برای خوردن غذا میره سلف دانشگاه.مستقیم میره سر میز اساتید، جلو استادش شروع میکنه به غذا خوردن...
استادش عصبانی میشه و به شاگردش میگه' تا حالا دیدی گاو و پرنده یه غذا بخورن؟؟
شاگرد با خونسردی کامل میگه: باشه پس من پرواز می کنم میرم ی جا دیگه!!
استاد بیشتر عصبانی میشه و تصمیم می گیره بعد جلسه امتحان دهنشو سرویس کنه...
موقع تمام شدن جلسه استاد وقتی میبینه راهی نداره واسه رد کردنش، میگه: ازت یه سوال می پرسم اگه منطقی جواب بدی، بهت نمره میدم... شاگرد قبول می کنه.
بهش می گه: دوتا کیسه هستن که داخل یکی پر پوله و دیگری عقل و شعور شما کدومو انتخاب می کنی؟؟
شاگرد: کیسه پر پول...
استاد میگه: ولی من کیسه عقل و شعور رو انتخاب میکردم...
شاگرد: بله دقیقأ هر کی هر چی رو که نداره انتخاب می کنه!!
استاد که دیگه خونش به جوش اومده بود، زیر برگه فقط مینویسه: گاو!!
شاگرد هم بهش نگاه نمیکنه، ولی بعد چن لحظه بر میگرده میگه: ببخشید استاد شما اسمتو نوشتی ولی امضا نکردی!
به افتخارش...
استادش عصبانی میشه و به شاگردش میگه' تا حالا دیدی گاو و پرنده یه غذا بخورن؟؟
شاگرد با خونسردی کامل میگه: باشه پس من پرواز می کنم میرم ی جا دیگه!!
استاد بیشتر عصبانی میشه و تصمیم می گیره بعد جلسه امتحان دهنشو سرویس کنه...
موقع تمام شدن جلسه استاد وقتی میبینه راهی نداره واسه رد کردنش، میگه: ازت یه سوال می پرسم اگه منطقی جواب بدی، بهت نمره میدم... شاگرد قبول می کنه.
بهش می گه: دوتا کیسه هستن که داخل یکی پر پوله و دیگری عقل و شعور شما کدومو انتخاب می کنی؟؟
شاگرد: کیسه پر پول...
استاد میگه: ولی من کیسه عقل و شعور رو انتخاب میکردم...
شاگرد: بله دقیقأ هر کی هر چی رو که نداره انتخاب می کنه!!
استاد که دیگه خونش به جوش اومده بود، زیر برگه فقط مینویسه: گاو!!
شاگرد هم بهش نگاه نمیکنه، ولی بعد چن لحظه بر میگرده میگه: ببخشید استاد شما اسمتو نوشتی ولی امضا نکردی!
به افتخارش...
۷.۳k
۱۷ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.