ای آبروی نخل به دستِ زبان تو
ای آبروی نخل به دستِ زبان تو
حرفی بزن ، صلابت تاریخ ، جان تو
خرمای عشق از شجر آل مصطفی
چیدی و عالمی ست گرفتار خوان تو
میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی ست
شعرم دخیل حلقه ی بر آستان تو
عالم تمام حادثه ی عشق حیدر است
عشقی که دود داده همه دودمان تو
باید عطش چشید به صحرای کربلا
یااینکه سوخت جان و تن خود بسان تو
تا سر دهم کنار تو فریاد یا علی
باید به گوش جان شنوم آرمــــان تو
ذکر علی حقیقت مکتوم عصر ماست
میثم بیا، عجیب زمانه، زمان تو...
شاعر :زهرا آراسته نیا
حرفی بزن ، صلابت تاریخ ، جان تو
خرمای عشق از شجر آل مصطفی
چیدی و عالمی ست گرفتار خوان تو
میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی ست
شعرم دخیل حلقه ی بر آستان تو
عالم تمام حادثه ی عشق حیدر است
عشقی که دود داده همه دودمان تو
باید عطش چشید به صحرای کربلا
یااینکه سوخت جان و تن خود بسان تو
تا سر دهم کنار تو فریاد یا علی
باید به گوش جان شنوم آرمــــان تو
ذکر علی حقیقت مکتوم عصر ماست
میثم بیا، عجیب زمانه، زمان تو...
شاعر :زهرا آراسته نیا
۱.۴k
۲۲ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.