***کارو***
***کارو***
-----------------------------
باز کن! مادر ، ببین...از باده ی خون مستم آخر !
خشک شد، یخ بست، بر دامان حلقه، دستم آخر!
آخر ای مادر زمانی من جوانی شاد بودم،
سر به سر دنیا اگر غم بود...من فریاد بودم،،،
هرچه دل میخواست در انجام آن آزاد بودم،،،
صید من بودند مه رویان و من صیاد بودم،
بهر صدها دختر"شیرین" صفت فرهاد بودم
-----------------------------
باز کن! مادر ، ببین...از باده ی خون مستم آخر !
خشک شد، یخ بست، بر دامان حلقه، دستم آخر!
آخر ای مادر زمانی من جوانی شاد بودم،
سر به سر دنیا اگر غم بود...من فریاد بودم،،،
هرچه دل میخواست در انجام آن آزاد بودم،،،
صید من بودند مه رویان و من صیاد بودم،
بهر صدها دختر"شیرین" صفت فرهاد بودم
۱.۷k
۲۸ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.