دوگانگی نقشی است که مرد یا زن بعد از طلاق باید به اجبار ب
دوگانگی نقشی است که مرد یا زن بعد از طلاق باید به اجبار بازی کند
اختلال در الگوگیری فرزندان
الگوگیری فرزندان هم دچار اختلال می شود. همان طور که می دانید پسرها از پدر خود الگو می گیرند و دخترها از مادرشان. وقتی مادر حضانت فرزند را بر عهده می گیرد و فرزند پسری هم دارد، همانندسازی پسر با پدری که حضور ندارد دچار اختلال خواهد شد یا فرض کنید دختر با والد پدر زندگی می کند. قطعا چنین دخترانی هنگام رسیدن به سن بلوغ دچار مشکل خواهند شد.
دختران مسائل بلوغ خود را با پدر مطرح نمی کنند. اگر هم مطرح کنند، کاری از دست پدر بر نمی آید. در یک خانواده از هم گسیخته بعضی از یادگیری ها، به خصوص یادگیری های جنسیتی به خوبی مسیر خود را طی نمی کند. فرزندان نیز از این موضوع شاکی هستند و اغلب آنها از این که یک والد وجود ندارد، ابراز نارضایتی می کنند. مسائل مربوط به دوران نوجوانی پسرها را پدرها و مسائل مربوط به دوران نوجوانی دختران را مادرها می دانند. فرزندان سعی می کنند مسائل عاطفی خود را با مادر بازگو کنند.
دشواری ازدواج مجدد
ازدواج مجدد به خصوص با فرزندان نیز بعد از طلاق مشکلات زیادی ایجاد می کند داشتن فرزند طرف مقابل و ادغام فرزندان با یکدیگر، اختلاف نظرها و حضور نامادری و ناپدری در خانه جدید ممکن است مشکلات عدیده ای با خود به همراه آورد.
حتی گاهی دیده می شود فردی که سابقه طلاق دارد، اگر حرف حقی هم بزند این طور قلمداد می شود که اشتباه می گوید و چون نتوانسته با همسر قبلی زندگی کند حتما مشکلی دارد.
افزایش دخالت خانواده ها
در جامعه ما خانم ها بیشتر از آقایان از طلاق آسیب می بینند. خانواده ها در ایران به دخترها با دید دیگری نگاه می کنند. آنها در این موارد سعی می کنند دختری را که طلاق گرفته، حفاظت کنند. در واقع تصمیم گیری از سوی والدین و برادرها گاهی باعث دخالت در امور زندگی دختر می شود. این که مکان زندگی او را تعیین یا هنگام رفت و آمد، او را کنترل کنند و ... باعث می شود قدرت حرکت و ورود به زندگی اجتماعی از یک زن سلب شود. زنی که سال ها زندگی به سبک خودش داشت، دوباره باید به گذشته برگردد و از سبک و سیاق خانواده خود اطاعت کند.
تنهایی آزار دهنده
تنها زندگی کردن خانم ها نیز آزار دهنده است. تنها ماندن در یک خانه یا آپارتمان ممکن است باعث ناراحتی، ترس و ... شود. همچنین هزینه تنها زندگی کردن و اجاره یا خرید یک جا برای خانم هایی که شاغل نیستند، بسیار دشوار است. چه کسی قرار است از نظر مالی خانم مطلقه را حمایت کند؟ طبیعی است که چنین فردی باید دوباره به خانه پدری خود برگردد. حال اگر فرزندی هم داشته باشد، مشکل بیشتر است و در واقع حریم خصوصی او تخریب خواهد شد. حتی دیده می شود که خانواده پدری ممکن است از نظر مالی اصلا توانایی پذیرش فرد دیگری را نداشته باشند و دختری که طلاق گرفته بر آنها تحمیل شود.
عاطفه قوی تر؛ مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر
احتمال ابتلای خانم هایی که عاطفی تر و حساس تر هستند به مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر می شود. مشکلات روانشناختی و جسمانی در تعاملات و ارتباطات بعدی خانم در محیط خانه و جامعه مشکل ایجاد می کند.
دشوار شدن تفریح برای خانم ها
تنها بودن خانم ها در تفریحات او هم اثرگذار است. فرض کنید خانم تنها قرار است به شهر دیگری سفر کند. در کشور ما معمولا هتل ها از پذیرش خانم تنها امتناع می کنند. حتی اگر بتواند اتاقی هم رزرو کند، شرایط ایمنی مکان برای یک خانم مورد سوال است.
کاهش فرصت ازدواج
فرصت ازدواج بعد از طلاق کاهش می یابد. در جامعه ما فرصت ازدواج برای دخترها بسیار پایین آمده و سن ازدواج نیز بالا رفته، چه رسد به خانمی که طلاق گرفته و فرزندی هم دارد. فرصت ازدواج برای چنین افرادی به شدت پایین می آید.
دیدگاه عامیانه و آزار دهنده مردم
دیدگاه مردم نسبت به مرد یا زن طلاق گرفته منفی است، ولی نسبت به خانم ها بیشتر است. اگر از خانواده شروع کنیم، می بینیم که زنان فامیل سعی می کنند چنین خانمی را از جمع هایی که همسران شان در آن حضور دارند، دور کنند. بدین معنا که ممکن است خانم مطلقه قصد سوئی داشته باشد. این دیدگاه منفی برای مردان هم ممکن است وجود داشته باشد ولی برای زنان بیشتر است.
افزایش افسردگی و ناامیدی
مردان هم ممکن است به دلیل فشار مالی و اقتصادی ناشی از طلاق، ناتوانی و درماندگی در کنترل فرزندان و ... دچار ناامیدی و افسردگی شوند. اصولا مردها کمتر در مورد این مسائل با دیگران صحبت می کنند و حتی تمایلی هم به مشاوره ندارند و همین موارد می تواند از نظر روانی و جسمی تاثیر منفی داشته باشد.
افزایش میزان بدبینی
بدبینی در هر دو جنس بعد از طلاق مشاهده می شود ولی این عارضه در مردان شدیدتر است. در
اختلال در الگوگیری فرزندان
الگوگیری فرزندان هم دچار اختلال می شود. همان طور که می دانید پسرها از پدر خود الگو می گیرند و دخترها از مادرشان. وقتی مادر حضانت فرزند را بر عهده می گیرد و فرزند پسری هم دارد، همانندسازی پسر با پدری که حضور ندارد دچار اختلال خواهد شد یا فرض کنید دختر با والد پدر زندگی می کند. قطعا چنین دخترانی هنگام رسیدن به سن بلوغ دچار مشکل خواهند شد.
دختران مسائل بلوغ خود را با پدر مطرح نمی کنند. اگر هم مطرح کنند، کاری از دست پدر بر نمی آید. در یک خانواده از هم گسیخته بعضی از یادگیری ها، به خصوص یادگیری های جنسیتی به خوبی مسیر خود را طی نمی کند. فرزندان نیز از این موضوع شاکی هستند و اغلب آنها از این که یک والد وجود ندارد، ابراز نارضایتی می کنند. مسائل مربوط به دوران نوجوانی پسرها را پدرها و مسائل مربوط به دوران نوجوانی دختران را مادرها می دانند. فرزندان سعی می کنند مسائل عاطفی خود را با مادر بازگو کنند.
دشواری ازدواج مجدد
ازدواج مجدد به خصوص با فرزندان نیز بعد از طلاق مشکلات زیادی ایجاد می کند داشتن فرزند طرف مقابل و ادغام فرزندان با یکدیگر، اختلاف نظرها و حضور نامادری و ناپدری در خانه جدید ممکن است مشکلات عدیده ای با خود به همراه آورد.
حتی گاهی دیده می شود فردی که سابقه طلاق دارد، اگر حرف حقی هم بزند این طور قلمداد می شود که اشتباه می گوید و چون نتوانسته با همسر قبلی زندگی کند حتما مشکلی دارد.
افزایش دخالت خانواده ها
در جامعه ما خانم ها بیشتر از آقایان از طلاق آسیب می بینند. خانواده ها در ایران به دخترها با دید دیگری نگاه می کنند. آنها در این موارد سعی می کنند دختری را که طلاق گرفته، حفاظت کنند. در واقع تصمیم گیری از سوی والدین و برادرها گاهی باعث دخالت در امور زندگی دختر می شود. این که مکان زندگی او را تعیین یا هنگام رفت و آمد، او را کنترل کنند و ... باعث می شود قدرت حرکت و ورود به زندگی اجتماعی از یک زن سلب شود. زنی که سال ها زندگی به سبک خودش داشت، دوباره باید به گذشته برگردد و از سبک و سیاق خانواده خود اطاعت کند.
تنهایی آزار دهنده
تنها زندگی کردن خانم ها نیز آزار دهنده است. تنها ماندن در یک خانه یا آپارتمان ممکن است باعث ناراحتی، ترس و ... شود. همچنین هزینه تنها زندگی کردن و اجاره یا خرید یک جا برای خانم هایی که شاغل نیستند، بسیار دشوار است. چه کسی قرار است از نظر مالی خانم مطلقه را حمایت کند؟ طبیعی است که چنین فردی باید دوباره به خانه پدری خود برگردد. حال اگر فرزندی هم داشته باشد، مشکل بیشتر است و در واقع حریم خصوصی او تخریب خواهد شد. حتی دیده می شود که خانواده پدری ممکن است از نظر مالی اصلا توانایی پذیرش فرد دیگری را نداشته باشند و دختری که طلاق گرفته بر آنها تحمیل شود.
عاطفه قوی تر؛ مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر
احتمال ابتلای خانم هایی که عاطفی تر و حساس تر هستند به مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر می شود. مشکلات روانشناختی و جسمانی در تعاملات و ارتباطات بعدی خانم در محیط خانه و جامعه مشکل ایجاد می کند.
دشوار شدن تفریح برای خانم ها
تنها بودن خانم ها در تفریحات او هم اثرگذار است. فرض کنید خانم تنها قرار است به شهر دیگری سفر کند. در کشور ما معمولا هتل ها از پذیرش خانم تنها امتناع می کنند. حتی اگر بتواند اتاقی هم رزرو کند، شرایط ایمنی مکان برای یک خانم مورد سوال است.
کاهش فرصت ازدواج
فرصت ازدواج بعد از طلاق کاهش می یابد. در جامعه ما فرصت ازدواج برای دخترها بسیار پایین آمده و سن ازدواج نیز بالا رفته، چه رسد به خانمی که طلاق گرفته و فرزندی هم دارد. فرصت ازدواج برای چنین افرادی به شدت پایین می آید.
دیدگاه عامیانه و آزار دهنده مردم
دیدگاه مردم نسبت به مرد یا زن طلاق گرفته منفی است، ولی نسبت به خانم ها بیشتر است. اگر از خانواده شروع کنیم، می بینیم که زنان فامیل سعی می کنند چنین خانمی را از جمع هایی که همسران شان در آن حضور دارند، دور کنند. بدین معنا که ممکن است خانم مطلقه قصد سوئی داشته باشد. این دیدگاه منفی برای مردان هم ممکن است وجود داشته باشد ولی برای زنان بیشتر است.
افزایش افسردگی و ناامیدی
مردان هم ممکن است به دلیل فشار مالی و اقتصادی ناشی از طلاق، ناتوانی و درماندگی در کنترل فرزندان و ... دچار ناامیدی و افسردگی شوند. اصولا مردها کمتر در مورد این مسائل با دیگران صحبت می کنند و حتی تمایلی هم به مشاوره ندارند و همین موارد می تواند از نظر روانی و جسمی تاثیر منفی داشته باشد.
افزایش میزان بدبینی
بدبینی در هر دو جنس بعد از طلاق مشاهده می شود ولی این عارضه در مردان شدیدتر است. در
۱۲.۳k
۱۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.