
آمد به خیالم ، به کنارم که نیامد!
دیوانه سر قول و قرارم که نیامد بیرون زدم از خانه به آوارگی شهر خود را به نسیمی بسپارم که نیامد شهری پُر صورت ولی از عاطفه خالی این چهره و آن چهره،به کارم که نیامد جز چتر چه آوار بریزم به سری که بر خاک نیفتاد و به دارم که نیامد تا صبح من و کوچه و دلشوره ی باران می گفت، ببارم که ببارم که نیامد
دانلود نرمافزار اندروید ویسگون دانلود از بازار
