پارت 75:( دیالوگ از زبون جونگ کوک) پا شدمو رفتم درو باز ک
پارت 75:( دیالوگ از زبون جونگ کوک) پا شدمو رفتم درو باز کردم. بچه ها بودن. هر 6 تاشون. تعجب کردم. گائول پرسید: کیه؟؟؟ من: تو چی فک میکنی؟؟ بچه ها اومدن بالا و تهیونگ و نامجون دسته گل دسشون بود. من: او سلاام پسرا چی شده چه خبره؟؟؟ گائول پا شدو اومد طرفشون. تهیونگ دساشو باز کردو گائول رفت بغلش . نامجون: خوب ینی نمیدونی که دیشب تو مریض بودی و الان اومدیم سر مریض؟؟ من: آهاا که اینطور او خیلی ممنون.
(دیالوگ از زبون خودم)
تهیونگ دستمو گرفتو گفت: البته دلیل دیگه ای هم داره ...
چشامو درشت کردمو توی چشای ته زل زدم. من: هوم؟؟ چه دلیلی؟؟ لبخند کجی زدو گفت: انتظار که نداری از دیبووتت بی خبر باشیم؟؟ تبریک میگم گائول. توی شوک بودم. با لکنت گفتم: ولی...ولی اخه...من که هنوز دیبوت نکردم 5 ماه دیگه دیبوت میکنم. ته لبخند شیرینی زدو صورتمو گرفتو لپمو کشید. وی: خودت میفهمی داری چی میگی؟؟ 5 ماه! ماها کم ترین دوره کاراموزیمون 1 سال بوده میدونی 5 ماه یعنی چی؟؟ خندیدمو چشام یه لحظه اشکی شد ولی سعی کردم که خودمو جمع و جور کنم. جونگ کوک متوجهم بودو منو زیر چشمی زیر نظر داشت. به طرفم اومدو سریع سرمو گرفتو توی سینش فشار داد. دسشو لای موهام کردو لباشو به موهام چسبووند. همینطور که با موهام بازی بازی میکرد گفت: توی دریای چشات غرق میشم وقتی اشکی میشن!! سرمو بیش تر از قبل توی گردنش جا کردم. سرمو بین دساش گرفتو اورد بالا. تو چشاش زل زدم. پیشونیمو بوسید. و انگشتشو به دماغم زد. کوکی: نبینم اشکتو خوب؟؟ سرمو تکون دادمو خندیدم. درست همون موقع گوشیم زنگ خورد. به طرف میز عسلی رفتمو گوشیمو از روش برداشتم. همونجور که حدس میزدم پی دی نیم بود. من: بچه ها پی دی نیمه.....جواب دادم. من: الو پی دی نیم؟؟؟ پی دی نیم: او گائول یه چییزی بود که میخواستم راجبش باهات حرف بزنم. من: بله پی دی نیم گوش میکنم؟
پی دی نیم: تو بعد ازین قطعا نمیتونی میکاپر پسرا باشی پس ما یکیو در نظر داریم که آرایشگر ماهریه ولی باید یه دوره آموزشی براش بزاری. میدونم این 5 ماه خیلی برنامت سنگین میشه ولی چاره ای نیست خودت نتیجشو میبینی .
من: او پی دی نیم حتما! حالا این دختر خوش شانسو کجا میتونم ملاقات کنم؟؟ پی دی نیم: او خوابگاه کاراموزا اونجا میتونی ببینیش . یه دوره اموزشی 2 هفته ای به صورت فشرده باید خوب باشه نظرت چیه؟؟
من: او بله خوبه موافقم. پس من از فردا براش برنامه میزارم بله؟ پی دی نیم: او گائول ممنون پس فعلا موفق باشی. من: بله ممنون پی دی نیم ! گوشیو قطع کردم. پسرا زل زده بودن بهمو متعجب نگاه میکردن. جیهوپ: خوب چی شد ؟؟؟ لبامو گاز گرفتم. من: امم خوب...ازین به بعد من دیگه میکاپرتون نیستم پسرا!! بلافاصله بعد ازون لب و لوچشون آویزون شد. سریع جبهه گرفتمو گفتم: یااا انتظار که ندارین بعد از آیدل شدنم بیامو میکاپتونو انجام بدم؟!
یونگی: او راس میگه این یه امر محاله. کوکی: خوب پس تکلیف ما چی میشه؟؟ من: خوب یه دختری هس که من باید بهش 2 هفته فشرده آموزش بدم بعد میاد سر وقت شما اره . وی: چرا استرس دارم؟؟ من: هعی زود قضاوت نکنید کسی که من اموزشش بدم بد که نمیشه خووب. زدم زیر خنده.
(دیالوگ از زبون خودم)
تهیونگ دستمو گرفتو گفت: البته دلیل دیگه ای هم داره ...
چشامو درشت کردمو توی چشای ته زل زدم. من: هوم؟؟ چه دلیلی؟؟ لبخند کجی زدو گفت: انتظار که نداری از دیبووتت بی خبر باشیم؟؟ تبریک میگم گائول. توی شوک بودم. با لکنت گفتم: ولی...ولی اخه...من که هنوز دیبوت نکردم 5 ماه دیگه دیبوت میکنم. ته لبخند شیرینی زدو صورتمو گرفتو لپمو کشید. وی: خودت میفهمی داری چی میگی؟؟ 5 ماه! ماها کم ترین دوره کاراموزیمون 1 سال بوده میدونی 5 ماه یعنی چی؟؟ خندیدمو چشام یه لحظه اشکی شد ولی سعی کردم که خودمو جمع و جور کنم. جونگ کوک متوجهم بودو منو زیر چشمی زیر نظر داشت. به طرفم اومدو سریع سرمو گرفتو توی سینش فشار داد. دسشو لای موهام کردو لباشو به موهام چسبووند. همینطور که با موهام بازی بازی میکرد گفت: توی دریای چشات غرق میشم وقتی اشکی میشن!! سرمو بیش تر از قبل توی گردنش جا کردم. سرمو بین دساش گرفتو اورد بالا. تو چشاش زل زدم. پیشونیمو بوسید. و انگشتشو به دماغم زد. کوکی: نبینم اشکتو خوب؟؟ سرمو تکون دادمو خندیدم. درست همون موقع گوشیم زنگ خورد. به طرف میز عسلی رفتمو گوشیمو از روش برداشتم. همونجور که حدس میزدم پی دی نیم بود. من: بچه ها پی دی نیمه.....جواب دادم. من: الو پی دی نیم؟؟؟ پی دی نیم: او گائول یه چییزی بود که میخواستم راجبش باهات حرف بزنم. من: بله پی دی نیم گوش میکنم؟
پی دی نیم: تو بعد ازین قطعا نمیتونی میکاپر پسرا باشی پس ما یکیو در نظر داریم که آرایشگر ماهریه ولی باید یه دوره آموزشی براش بزاری. میدونم این 5 ماه خیلی برنامت سنگین میشه ولی چاره ای نیست خودت نتیجشو میبینی .
من: او پی دی نیم حتما! حالا این دختر خوش شانسو کجا میتونم ملاقات کنم؟؟ پی دی نیم: او خوابگاه کاراموزا اونجا میتونی ببینیش . یه دوره اموزشی 2 هفته ای به صورت فشرده باید خوب باشه نظرت چیه؟؟
من: او بله خوبه موافقم. پس من از فردا براش برنامه میزارم بله؟ پی دی نیم: او گائول ممنون پس فعلا موفق باشی. من: بله ممنون پی دی نیم ! گوشیو قطع کردم. پسرا زل زده بودن بهمو متعجب نگاه میکردن. جیهوپ: خوب چی شد ؟؟؟ لبامو گاز گرفتم. من: امم خوب...ازین به بعد من دیگه میکاپرتون نیستم پسرا!! بلافاصله بعد ازون لب و لوچشون آویزون شد. سریع جبهه گرفتمو گفتم: یااا انتظار که ندارین بعد از آیدل شدنم بیامو میکاپتونو انجام بدم؟!
یونگی: او راس میگه این یه امر محاله. کوکی: خوب پس تکلیف ما چی میشه؟؟ من: خوب یه دختری هس که من باید بهش 2 هفته فشرده آموزش بدم بعد میاد سر وقت شما اره . وی: چرا استرس دارم؟؟ من: هعی زود قضاوت نکنید کسی که من اموزشش بدم بد که نمیشه خووب. زدم زیر خنده.
۷۱.۶k
۱۶ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.