گفتم: اینا که زیاد میخندن، زیاد میخندونن، اینا تیرشون به
گفتم: اینا که زیاد میخندن، زیاد میخندونن، اینا تیرشون به سنگ خورده.
گفت: باز تیز کردی واسه مردم؟
گفتم: نه جون تو! اینا از یه روزی به جای گریه کردن شروع کردن به خندیدن.
گفت: لا اله الا الله
گفتم: اشکت خشک نشده لوتی بفهمی تو مغزت خشکسالی میاد سیمهات اتصالی میکنن دهنت کالباس میشه. مغزت فرمون میده اشک بریزی، دنده ی اشک جا نمیره؛ ناخودآگاه چون مجبوری یه کاری بکنی، میخندی.
گفت: (هیچی نگفت. نگام کرد).
گفتم: اینا اونوقتایی که دارن ریسه میرن کبود شدن از خنده و از خندیدنشون همه میخندن، اینا اون وخته که یهو از بار غصه سکته بزنن. نخندونین اینا ر ُ. ملت نمیفمن. نمیفمن اگه یارو وسط خنده چار دست و پاش سیخ بشه بیفته بمیره، حسرت خنده اش رو دل آسمون میمونه، دیگه بعدش یه چیکه بارونم نمیاد. خشکسالی میشه. زمین قهر میکنه. درختا میمیرن. پرنده ها هم میرن یه جای دور و دیگه نمیان.
#محمدصدرنیا
#یک_بیتفاوت_معاصر
گفت: باز تیز کردی واسه مردم؟
گفتم: نه جون تو! اینا از یه روزی به جای گریه کردن شروع کردن به خندیدن.
گفت: لا اله الا الله
گفتم: اشکت خشک نشده لوتی بفهمی تو مغزت خشکسالی میاد سیمهات اتصالی میکنن دهنت کالباس میشه. مغزت فرمون میده اشک بریزی، دنده ی اشک جا نمیره؛ ناخودآگاه چون مجبوری یه کاری بکنی، میخندی.
گفت: (هیچی نگفت. نگام کرد).
گفتم: اینا اونوقتایی که دارن ریسه میرن کبود شدن از خنده و از خندیدنشون همه میخندن، اینا اون وخته که یهو از بار غصه سکته بزنن. نخندونین اینا ر ُ. ملت نمیفمن. نمیفمن اگه یارو وسط خنده چار دست و پاش سیخ بشه بیفته بمیره، حسرت خنده اش رو دل آسمون میمونه، دیگه بعدش یه چیکه بارونم نمیاد. خشکسالی میشه. زمین قهر میکنه. درختا میمیرن. پرنده ها هم میرن یه جای دور و دیگه نمیان.
#محمدصدرنیا
#یک_بیتفاوت_معاصر
۶.۵k
۱۱ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.