ا حدیث مهدوی
ا#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام صادق
«لا بد لنار من آذربیجان لا یقیم لها شی ء، فاذا کان ذلک فکونوا احلااس بیوبکم و البدوا ما لبدنا، فاذا تحرک متحرکنا فاسعوا الیه و لو حبوا، و الله لکأنی انظر الیه بین الرکن و المقام، یبایع الناس علی کتاب جدید، علی العرب شدید. و قال: ویل لطغاة العرب من امر قد اقترب».
- «به ناگزیر آتشی از آذربایجان شعله ور خواهد شد که هیچ قدرتی در برابر آن یارای مقاومت نخواهد داشت. چون این آتش زبانه کشید، گلیم خانه ی خود شوید و تا ما نجنبیده ایم شما نیز از جای خود حرکت نکنید، هنگامی که نهضت کننده ی ما حرکت کند به سوی او بشتابید و لو با سینه خیز رفتن. به خدا سوگند، گویی او را با چشم خود می بینم که در میان رکن و مقام ایستاده، از مردم برای کتابی تازه بیعت می گیرد. - آنگاه فرمود-: وای بر طاغوتهای عرب از حادثه ای که نزدیک شده است».
اثباة الهدة/ ج3/ ص536این روایت نشان میدهد در آخرالزمان فتنه ای (شورش یا شورشهایی) در آذربایجان بر پا میشود که شیعیان نباید در آن شرکت کنند، عبارت «در خانه نشستن» نشان از آن دارد نکته مقابل آن «به خیابان ریختن» مطلوب اهل بیت نیست.#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام زین العابدین
«زهری می گوید: در خدمت امام زینالعابدین علیهالسلام بودم که فرزند برومندش محمد باقر وارد شد. امام علیهالسلام مطالبی به او فرمود و در ضمن آن او را به «حُسن خلق» توصیه می فرمود. با خود گفتم که نکند امام از رحلت خود خبر بدهد، و لذا پرسیدم: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟ فرمود: به این پسرم. و با دست خود به سوی امام باقر اشاره کردند و فرمودند: این پسرم وصی، وارث، مخزن علم من و معدن دانش و شکافنده ی علوم است و....گفتم: چگونه است که به فرزند بزرگترتان وصیت نفرموده اید؟!فرمود: امامت با کوچکی و بزرگی سن نیست، بلکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله این چنین با ما پیمان بسته است و در لوح و صحیفه این چنین یافته ایم.پرسیدم: رسول اکرم صلی الله علیه و آله به چند نفر جانشین برای خود تعیین کرده و به شما عهد فرموده است؟ فرمود:«در صحیفه و لوح تعداد دوازده امام با نام و نام پدر نوشته شده که هفت تن آنها از نسل این پسرم محمد (امام باقر) خواهد بود که مهدی یکی از آنهاست».
کفایة الاثر/ ص243
در ملاک محدویتی برای دین موجود نیست و چهارچوب بودن معنی عینی می باشد پس وقتی عینی متعلق به ملاک از حساب ملاک تعلق به تصدیق ملاک هم دارد پس عین روند اثبات تصدیق روند اثبات روی ثابت همیشه برحق است پس اینکه دانسته هرچه عملی تر می شویم نه تنها ملاکمان کنتر نشود بلکه از عملی که روال تکلیف باشد نفوذ ملاک بیشتر دارد با بیشتر پایدار ماندن ملاک اینکه هرچه بیشتر می شود باید پایبندی خود را به ملاک بدون غیرکردنش کرد پس نه تنها طبق روال تکلیف ملاک به سوی عمل رفتن برداشته نشده بلکه ایمان به آن باید بیش از پیش تکلیف است که بشود و همین است که به نظر دینی یا هردینی یا . . . نداشته بلکه دین باید تمام جان و مال و ناموس دادن هم باشد هرچند کسانی که واقع را فقط دنیا می دانند مسخره کنند اگر ازسمت موجودیت منظر متعلق به طبیعی و مصنوعاتی درنظر نگرفت بلکه بیشتر ازسمت موجودیت منظر متعلق به ماوراطبیعی و الهی بیابیم اینکه فردی عملی ابلیس موجود باشد و بتواند صداقت قلبی بدون پشتوانه ی ملاک باشد درحالی که همانا معجزات بسیاری باشد و موتور بدون سرنشین تصادف به خصوص پس از ظهور بکند همانا اگر روی ثابت بشود که ملاک بخواهد حتمی و . . . عجیب نبوده و واقع می باشد درواقع به طور جزئی باید دین محدود بودنش که درعینی است درنظر گرفته بشود تازه اینکه برای اهل عین شیوه چشم فریب جنگ داشته که صادق به خاطر پشتوانه ی ملاک گرفت حیله خوردن نیست چون چشم باز پوشیدن حقیقت نیست پس همین است که باید گفت که پوشیدن حقیقت آن است که ذهن باز درعین به چهارچوب معنایی حقیقت ندارد و چشم صادقانه می باشد درحالی اهل نظر هم چشم صادقانه دارند هم پشتوانه ی ملاک دارند فقط دانسته شد که پشتوانه ملاک اهم می باشد.
هرچه بتواند باطل تر بیاورد با پشتوانه ی ملاک حق تر می آورد می باشد.
"ادامه"درواقع چندین نفر یا همه خودپسند و خودمحور هستند و پیامبرش هم دعا(غالب)کرد هم نفرین کرد و درآوردند که من برای نفرین نیامده ام مگر اینکه از پیامبر می پرسیدند چرا اکثرا نفرین نمی کنید و بیشتر دعا خیرخواهی می کنید تازه خدایش(درحسن فاعلی)درموقعی جزئی در جزئی مطابق تکلیف همگانی توهین به صهیون ها کرد و آنجا که پیامبر صهیون ها را نفرین کرد که فقر آنان را فراگرفت نمی گویند اما من(درواقع غالبا)برای نفرین نیامده ام را دراحد می گویند؟ اینان نمی دانند هرکدام از سخنان شانی دارد همانا که تازه هرمبحثی جایگاه و شانی که داشته باشد دارد جزء مل
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام صادق
«لا بد لنار من آذربیجان لا یقیم لها شی ء، فاذا کان ذلک فکونوا احلااس بیوبکم و البدوا ما لبدنا، فاذا تحرک متحرکنا فاسعوا الیه و لو حبوا، و الله لکأنی انظر الیه بین الرکن و المقام، یبایع الناس علی کتاب جدید، علی العرب شدید. و قال: ویل لطغاة العرب من امر قد اقترب».
- «به ناگزیر آتشی از آذربایجان شعله ور خواهد شد که هیچ قدرتی در برابر آن یارای مقاومت نخواهد داشت. چون این آتش زبانه کشید، گلیم خانه ی خود شوید و تا ما نجنبیده ایم شما نیز از جای خود حرکت نکنید، هنگامی که نهضت کننده ی ما حرکت کند به سوی او بشتابید و لو با سینه خیز رفتن. به خدا سوگند، گویی او را با چشم خود می بینم که در میان رکن و مقام ایستاده، از مردم برای کتابی تازه بیعت می گیرد. - آنگاه فرمود-: وای بر طاغوتهای عرب از حادثه ای که نزدیک شده است».
اثباة الهدة/ ج3/ ص536این روایت نشان میدهد در آخرالزمان فتنه ای (شورش یا شورشهایی) در آذربایجان بر پا میشود که شیعیان نباید در آن شرکت کنند، عبارت «در خانه نشستن» نشان از آن دارد نکته مقابل آن «به خیابان ریختن» مطلوب اهل بیت نیست.#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام زین العابدین
«زهری می گوید: در خدمت امام زینالعابدین علیهالسلام بودم که فرزند برومندش محمد باقر وارد شد. امام علیهالسلام مطالبی به او فرمود و در ضمن آن او را به «حُسن خلق» توصیه می فرمود. با خود گفتم که نکند امام از رحلت خود خبر بدهد، و لذا پرسیدم: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟ فرمود: به این پسرم. و با دست خود به سوی امام باقر اشاره کردند و فرمودند: این پسرم وصی، وارث، مخزن علم من و معدن دانش و شکافنده ی علوم است و....گفتم: چگونه است که به فرزند بزرگترتان وصیت نفرموده اید؟!فرمود: امامت با کوچکی و بزرگی سن نیست، بلکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله این چنین با ما پیمان بسته است و در لوح و صحیفه این چنین یافته ایم.پرسیدم: رسول اکرم صلی الله علیه و آله به چند نفر جانشین برای خود تعیین کرده و به شما عهد فرموده است؟ فرمود:«در صحیفه و لوح تعداد دوازده امام با نام و نام پدر نوشته شده که هفت تن آنها از نسل این پسرم محمد (امام باقر) خواهد بود که مهدی یکی از آنهاست».
کفایة الاثر/ ص243
در ملاک محدویتی برای دین موجود نیست و چهارچوب بودن معنی عینی می باشد پس وقتی عینی متعلق به ملاک از حساب ملاک تعلق به تصدیق ملاک هم دارد پس عین روند اثبات تصدیق روند اثبات روی ثابت همیشه برحق است پس اینکه دانسته هرچه عملی تر می شویم نه تنها ملاکمان کنتر نشود بلکه از عملی که روال تکلیف باشد نفوذ ملاک بیشتر دارد با بیشتر پایدار ماندن ملاک اینکه هرچه بیشتر می شود باید پایبندی خود را به ملاک بدون غیرکردنش کرد پس نه تنها طبق روال تکلیف ملاک به سوی عمل رفتن برداشته نشده بلکه ایمان به آن باید بیش از پیش تکلیف است که بشود و همین است که به نظر دینی یا هردینی یا . . . نداشته بلکه دین باید تمام جان و مال و ناموس دادن هم باشد هرچند کسانی که واقع را فقط دنیا می دانند مسخره کنند اگر ازسمت موجودیت منظر متعلق به طبیعی و مصنوعاتی درنظر نگرفت بلکه بیشتر ازسمت موجودیت منظر متعلق به ماوراطبیعی و الهی بیابیم اینکه فردی عملی ابلیس موجود باشد و بتواند صداقت قلبی بدون پشتوانه ی ملاک باشد درحالی که همانا معجزات بسیاری باشد و موتور بدون سرنشین تصادف به خصوص پس از ظهور بکند همانا اگر روی ثابت بشود که ملاک بخواهد حتمی و . . . عجیب نبوده و واقع می باشد درواقع به طور جزئی باید دین محدود بودنش که درعینی است درنظر گرفته بشود تازه اینکه برای اهل عین شیوه چشم فریب جنگ داشته که صادق به خاطر پشتوانه ی ملاک گرفت حیله خوردن نیست چون چشم باز پوشیدن حقیقت نیست پس همین است که باید گفت که پوشیدن حقیقت آن است که ذهن باز درعین به چهارچوب معنایی حقیقت ندارد و چشم صادقانه می باشد درحالی اهل نظر هم چشم صادقانه دارند هم پشتوانه ی ملاک دارند فقط دانسته شد که پشتوانه ملاک اهم می باشد.
هرچه بتواند باطل تر بیاورد با پشتوانه ی ملاک حق تر می آورد می باشد.
"ادامه"درواقع چندین نفر یا همه خودپسند و خودمحور هستند و پیامبرش هم دعا(غالب)کرد هم نفرین کرد و درآوردند که من برای نفرین نیامده ام مگر اینکه از پیامبر می پرسیدند چرا اکثرا نفرین نمی کنید و بیشتر دعا خیرخواهی می کنید تازه خدایش(درحسن فاعلی)درموقعی جزئی در جزئی مطابق تکلیف همگانی توهین به صهیون ها کرد و آنجا که پیامبر صهیون ها را نفرین کرد که فقر آنان را فراگرفت نمی گویند اما من(درواقع غالبا)برای نفرین نیامده ام را دراحد می گویند؟ اینان نمی دانند هرکدام از سخنان شانی دارد همانا که تازه هرمبحثی جایگاه و شانی که داشته باشد دارد جزء مل
۳۱۴.۰k
۱۹ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.