آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسـرت ترجمانی داشتــم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبــار از شکــر سر بر آستانی داشتـم
#رهی_معیری
عشق را از اشک حسـرت ترجمانی داشتــم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبــار از شکــر سر بر آستانی داشتـم
#رهی_معیری
۷۹۸
۲۳ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.