گاهی دلتنگی
گاهی دلتنگی
شبیه دیدن عکسی قدیمی میان آلبوم خانوادگی ست،
شبیه پیداکردن نوشته ای غبارگرفته
از زیر فرش های کفِ اتاق،
چیزی مانند بوی کمرنگِ عطر
از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات،
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری که مدت ها بازش نکرده ای،
خواندن دوباره ی کارت پستال های نَم کشیده
و ملاقات اتفاقی با چهره ای که سال ها پیش همسایه ات بوده ...
ما در گذشته هایمان زندگی می کنیم
و همیشه جسممان
به ناچار
به روزهای بعدی منتقل می شود.
شبیه دیدن عکسی قدیمی میان آلبوم خانوادگی ست،
شبیه پیداکردن نوشته ای غبارگرفته
از زیر فرش های کفِ اتاق،
چیزی مانند بوی کمرنگِ عطر
از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات،
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری که مدت ها بازش نکرده ای،
خواندن دوباره ی کارت پستال های نَم کشیده
و ملاقات اتفاقی با چهره ای که سال ها پیش همسایه ات بوده ...
ما در گذشته هایمان زندگی می کنیم
و همیشه جسممان
به ناچار
به روزهای بعدی منتقل می شود.
۳.۰k
۱۵ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.