برای جهانی شدن اسلام سیستم حکومت کنونی جهان باید زیر و رو
برای جهانی شدن اسلام سیستم حکومت کنونی جهان باید زیر و رو شود :
بحث های پنج گانه انقلاب، نظام، جامعه، دولت و تمدن بسیار مهم هستند و چشم انداز منطقی را به طور علمی و عملی پیش چشم ما برای طی مراحل تکمیلی انقلاب قرار می دهند. تقدم و تأخر پنج گانه منطقی و تاریخی است و اگر از آخر به اول آن را درنظر بگیریم منطقی تر است یعنی اگر بگوئیم تمدن دینی بدون داشتن جامعه دینی و مردم قابل تحقق است و بپرسیم آیا داشتن جامعه دینی بدون دولت دینی امکان پذیر است، آیا بدون نظام دینی می توان دولت دینی داشت؟ آیا بدون انقلاب می توان نظام دینی داشت؟ همچنین به لحاظ تحقق عینی لزوما این طور نیست که در این پنج مرحله، یک مرحله شروع و پایان یابد و سپس مرحله بعدی آغاز شود. یعنی اینکه اول نظام صد در صد دینی بسازیم و سپس دولت را دینی کنیم. نظام سازی با دولت سازی تداخل دارند و از یکدیگر جدا نیستند.
رحیم پور ازغدی در ادامه سخنانش افزود: اسلامی سازی دولت و جامعه به لحاظ منطقی در بخشی از ابعاد اسلامی تاخر و تقدم دارند و بخشی از تلاش برای دینی سازی برای اصلاح مناسبات اجتماعی که منوط به داشتن قدرت حکومتی است و الا بخشی از جامعه سازی دینی لزوما منوط به داشتن حکومت یا دولت دینی نیست. اگر به دنبال مراحل ایده آل دینی سازی جامعه باشیم نمی توانیم بگوییم در دل نظام غیر دینی جامعه دینی را می سازیم که این امکان پذیر نیست.اگر نظام دینی در دل تمدن غیر دینی تشکیل داده شود، بسیار مشکل است و بعضی مراحل آن محال و ممکن است. داشتن دولت دینی در درون نظام دینی در بعضی سطوح محال، بعضی سطوح ممکن و بعضی ابعاد آسان است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این پرسش که جامعه دینی، نظام دینی، حکومت دینی و تمدن دینی به چه معنایی، دینی است و با انواع غیردینی چه نسبت منطقی دارد؟، گفت: این نسبت تناقض و تباین نیست بلکه دارای اشتراکاتی مانند نظم، برنامه ریزی، حقوق بشر، صداقت و … در هم مشترک هستند. اما این دو حکومت دینی و غیر دینی برای بشر حقوق غیر قابل سلب مانند حق حیات، بخشی از آزادی های اجتماعی و … قائل است.
مفاهیم اسلامی با سنت و مدرنیته غرب هم پوشانی ندارد
رحیم پور ازغدی اضافه کرد: مفاهیم اسلامی با سنت و مدرنیته غرب هم پوشانی ندارد و برخی از سنتهای آنها دینی و بعضی غیردینی است و مواردی از آنچه که مدرنیته می دانند دینی و بخشهایی غیردینی و سکولار است. اسلام، ناسخ مسیحیت، یهود، بودیزم و هندوئیزم است. زمانی این ادیان الهی بودند و الان با شرک درآمیخته اند. این ادیان به درد بشر امروز نمی خورد به جز اسلام با تفسیر اهل بیت(ع) و این ادعای شیعه است.
وی در ادامه گفت: دینی بودن جامعه، دولت، تمدن و نظام مقوله نسبی است اما می توانند دینی تر باشند. همان طور که نمی توانیم یک شخص را صد در صد دینی و یا بدون دین دانست و در یک سری ارزشهای دینی مانند صداقت دارای نمره بالاتر و در حوزه های دیگری تجدید می شود. قرآن می فرماید: «اغلب شما عمل فاسد و خوب را با یکدیگر در می آمیزید.» افراد صد در صد خوب یا بد، اقلیت مطلق هستند. نمی توان جامعه ای را کاملا دینی دانست. جامعه و دولت ما در جهاتی دینی و در جهاتی غیر دینی است و نمی توان صفر و صد به آن نگریست.
به گفته وی دولت دینی بدون جامعه دینی و جامعه دینی بدون دولت دینی به طور کامل قابل ساختن نیست. با دولت سازی، جامعه سازی و ملت سازی، تمدن سازی آغاز می شود. تا زمانی که دولت دینی نشود نمی توان تمدنی دینی ساخت. اگر دولتی ضد دین عمل می کند چطور می توان توقع داشت جامعه، دینی عمل کند و اگر نظام، ضد دینی عمل کند چطور دولت دینی دارد؟ و اگر انقلاب دینی صورت نگیرد چطور نظام غیر دینی به نظام دینی تبدیل شود؟
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: انقلاب اسلامی موانع نظام سازی و جامعه سازی و تمدن سازی دینی را از سر راه برداشت. در تمام مراحل تمدن سازی انقلاب باید در جریان باشد. با نظام جدید مانع حکومتی بر سر راه نهضت سازی و جامعه سازی برداشت و ۲۲ بهمن آغاز حرکت بود نه پایان حرکت. جشن های پیروزی انقلاب باید جهت ادامه حرکت را نشان دهد نه اینکه نازل به گذشته سخن بگوید.
وی افزود: نسبت انقلاب و نظام، نسبت تمدن و نظام، نسبت دولت دینی و جامعه دینی و نسبت دولت و نظام قابل تحلیل و بررسی است. در درون این تقسیم بندی و در زمان وقوع انقلاب تا بخشی ازجامعه دینی نشده باشد انقلاب دینی اتفاق نمی افتد. پس یک مرحله از دینی شدن جامعه قبل از انقلاب دینی رخ می دهد. در نسبت دولت و نظام، دولت دینی در ساختن نظام دینی نقش دارد زیرا بخش اصلی نظام دولت است. دولت دینی، جامعه دینی نیست و مردم غیر عادل و خودخواه هستند. آیا با چنین جامعه ای می توان دولت دینی ساخت؟
رحیم پورازغدی اضافه کرد: حضرت علی(ع) می فرماید: «در تمام
بحث های پنج گانه انقلاب، نظام، جامعه، دولت و تمدن بسیار مهم هستند و چشم انداز منطقی را به طور علمی و عملی پیش چشم ما برای طی مراحل تکمیلی انقلاب قرار می دهند. تقدم و تأخر پنج گانه منطقی و تاریخی است و اگر از آخر به اول آن را درنظر بگیریم منطقی تر است یعنی اگر بگوئیم تمدن دینی بدون داشتن جامعه دینی و مردم قابل تحقق است و بپرسیم آیا داشتن جامعه دینی بدون دولت دینی امکان پذیر است، آیا بدون نظام دینی می توان دولت دینی داشت؟ آیا بدون انقلاب می توان نظام دینی داشت؟ همچنین به لحاظ تحقق عینی لزوما این طور نیست که در این پنج مرحله، یک مرحله شروع و پایان یابد و سپس مرحله بعدی آغاز شود. یعنی اینکه اول نظام صد در صد دینی بسازیم و سپس دولت را دینی کنیم. نظام سازی با دولت سازی تداخل دارند و از یکدیگر جدا نیستند.
رحیم پور ازغدی در ادامه سخنانش افزود: اسلامی سازی دولت و جامعه به لحاظ منطقی در بخشی از ابعاد اسلامی تاخر و تقدم دارند و بخشی از تلاش برای دینی سازی برای اصلاح مناسبات اجتماعی که منوط به داشتن قدرت حکومتی است و الا بخشی از جامعه سازی دینی لزوما منوط به داشتن حکومت یا دولت دینی نیست. اگر به دنبال مراحل ایده آل دینی سازی جامعه باشیم نمی توانیم بگوییم در دل نظام غیر دینی جامعه دینی را می سازیم که این امکان پذیر نیست.اگر نظام دینی در دل تمدن غیر دینی تشکیل داده شود، بسیار مشکل است و بعضی مراحل آن محال و ممکن است. داشتن دولت دینی در درون نظام دینی در بعضی سطوح محال، بعضی سطوح ممکن و بعضی ابعاد آسان است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این پرسش که جامعه دینی، نظام دینی، حکومت دینی و تمدن دینی به چه معنایی، دینی است و با انواع غیردینی چه نسبت منطقی دارد؟، گفت: این نسبت تناقض و تباین نیست بلکه دارای اشتراکاتی مانند نظم، برنامه ریزی، حقوق بشر، صداقت و … در هم مشترک هستند. اما این دو حکومت دینی و غیر دینی برای بشر حقوق غیر قابل سلب مانند حق حیات، بخشی از آزادی های اجتماعی و … قائل است.
مفاهیم اسلامی با سنت و مدرنیته غرب هم پوشانی ندارد
رحیم پور ازغدی اضافه کرد: مفاهیم اسلامی با سنت و مدرنیته غرب هم پوشانی ندارد و برخی از سنتهای آنها دینی و بعضی غیردینی است و مواردی از آنچه که مدرنیته می دانند دینی و بخشهایی غیردینی و سکولار است. اسلام، ناسخ مسیحیت، یهود، بودیزم و هندوئیزم است. زمانی این ادیان الهی بودند و الان با شرک درآمیخته اند. این ادیان به درد بشر امروز نمی خورد به جز اسلام با تفسیر اهل بیت(ع) و این ادعای شیعه است.
وی در ادامه گفت: دینی بودن جامعه، دولت، تمدن و نظام مقوله نسبی است اما می توانند دینی تر باشند. همان طور که نمی توانیم یک شخص را صد در صد دینی و یا بدون دین دانست و در یک سری ارزشهای دینی مانند صداقت دارای نمره بالاتر و در حوزه های دیگری تجدید می شود. قرآن می فرماید: «اغلب شما عمل فاسد و خوب را با یکدیگر در می آمیزید.» افراد صد در صد خوب یا بد، اقلیت مطلق هستند. نمی توان جامعه ای را کاملا دینی دانست. جامعه و دولت ما در جهاتی دینی و در جهاتی غیر دینی است و نمی توان صفر و صد به آن نگریست.
به گفته وی دولت دینی بدون جامعه دینی و جامعه دینی بدون دولت دینی به طور کامل قابل ساختن نیست. با دولت سازی، جامعه سازی و ملت سازی، تمدن سازی آغاز می شود. تا زمانی که دولت دینی نشود نمی توان تمدنی دینی ساخت. اگر دولتی ضد دین عمل می کند چطور می توان توقع داشت جامعه، دینی عمل کند و اگر نظام، ضد دینی عمل کند چطور دولت دینی دارد؟ و اگر انقلاب دینی صورت نگیرد چطور نظام غیر دینی به نظام دینی تبدیل شود؟
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: انقلاب اسلامی موانع نظام سازی و جامعه سازی و تمدن سازی دینی را از سر راه برداشت. در تمام مراحل تمدن سازی انقلاب باید در جریان باشد. با نظام جدید مانع حکومتی بر سر راه نهضت سازی و جامعه سازی برداشت و ۲۲ بهمن آغاز حرکت بود نه پایان حرکت. جشن های پیروزی انقلاب باید جهت ادامه حرکت را نشان دهد نه اینکه نازل به گذشته سخن بگوید.
وی افزود: نسبت انقلاب و نظام، نسبت تمدن و نظام، نسبت دولت دینی و جامعه دینی و نسبت دولت و نظام قابل تحلیل و بررسی است. در درون این تقسیم بندی و در زمان وقوع انقلاب تا بخشی ازجامعه دینی نشده باشد انقلاب دینی اتفاق نمی افتد. پس یک مرحله از دینی شدن جامعه قبل از انقلاب دینی رخ می دهد. در نسبت دولت و نظام، دولت دینی در ساختن نظام دینی نقش دارد زیرا بخش اصلی نظام دولت است. دولت دینی، جامعه دینی نیست و مردم غیر عادل و خودخواه هستند. آیا با چنین جامعه ای می توان دولت دینی ساخت؟
رحیم پورازغدی اضافه کرد: حضرت علی(ع) می فرماید: «در تمام
۴۲.۷k
۳۰ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.