بعد تو بیزارم از صبح و طلوع آفتاب کوچه های عاشقی از مهرتو مهتاب بود گفته بودی تا ابد همراه و غمخوار منی لعنت و نفرین براین بیراهه که مرداب بود قلبم از طرز نگاهت بازهم آتش گرفت کاش در چشمان تو که چشمهی پر آب بود
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.