٣ داستان زيبا:
٣ داستان زيبا:
روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا کنند در روزيکه براى دعا جمع شدند تنها يک پسربچه با خود چتر داشت ، اين يعني ايمان
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
کودک يک ساله اى را تصور کنيد زمانيکه شما اورابه هوا پرت ميکنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت اين يعنى اعتماد
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم که فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداکوک ميکنيم اين يعنى اميد...
ايمان ، اعتماد و اميد به خدا را فراموش نکنيم .
روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا کنند در روزيکه براى دعا جمع شدند تنها يک پسربچه با خود چتر داشت ، اين يعني ايمان
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
کودک يک ساله اى را تصور کنيد زمانيکه شما اورابه هوا پرت ميکنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت اين يعنى اعتماد
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم که فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداکوک ميکنيم اين يعنى اميد...
ايمان ، اعتماد و اميد به خدا را فراموش نکنيم .
۵۲۷
۲۹ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.