وقتی حتی ...
وقتی حتی ...
بوی سیگار راننده تاکسی هم ...
تا یک هفته ...
روی لباس هایم جا می ماند...
و بوی جوراب کسی که ...
برای تعمیر یخچال خانه می اید ...
با هیچ ماده ی شوینده ای ...
از بین نمی رود...
وقتی صدای کسی که چند روز پیش ...
اشتباهی با منزل ما تماس گرفت ...
از ذهنم پاک نمی شود...
و چهره ی کسی که ...
گوشه ی خیابان ...
ادرس کوچه ی بیست و نهم ...
را می خواست از یادم نمی رود
چطور می توانم تو را ...
که رد دستانت روی دستانم جا مانده...
و بوسه هایت زخم هایی شده که...
از تو برایم به یادگار مانده است ...
را فراموش کنم؟
بوی سیگار راننده تاکسی هم ...
تا یک هفته ...
روی لباس هایم جا می ماند...
و بوی جوراب کسی که ...
برای تعمیر یخچال خانه می اید ...
با هیچ ماده ی شوینده ای ...
از بین نمی رود...
وقتی صدای کسی که چند روز پیش ...
اشتباهی با منزل ما تماس گرفت ...
از ذهنم پاک نمی شود...
و چهره ی کسی که ...
گوشه ی خیابان ...
ادرس کوچه ی بیست و نهم ...
را می خواست از یادم نمی رود
چطور می توانم تو را ...
که رد دستانت روی دستانم جا مانده...
و بوسه هایت زخم هایی شده که...
از تو برایم به یادگار مانده است ...
را فراموش کنم؟
۳.۰k
۰۴ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.