تصور کن
تصور کن
به اجبار نامزد کای شدی😐 چون پدرت دست کای یه مقدار زیاد پول💸 چک دست کای داشت
تو اگه زن کای نمیشدی بابات میوفتاد زندان
برای همین قبول کردی زنش بشی
یه روز که داشتی از دانشگاه بر میگشی دوست پسر قبلیتو میبینی که عاشق هم بودین👫
در همون نزدیکیا کای هم سرو کلش با رفیقاش پیدا میشه
کای:به به میبینم دور از چشم من ...😏
تو:ک.کای بزار برات توضیح میدم😿
کای:ببین پسر جون اگه یه بار دیگه دورو بر زندگی من ببینمت خونت پای خودته،اوکی شدی
دوست پسرت:ببین اگه بخاطر توی لعنتی نبود ما الان باهم زیر یه سقف بودیم..
(کای نمیزاره حرفشو کامل کنه و یقشو میگیره میچسبونتش به دیوار )
کای:ببین عوضی ما از بچه گی باهم بزرگ شدیم تا لهت نکردم گمشو😠
تو توی فکر این بودی که کدوم هم بازیت بوده که کای یهو میاد بغلت میکنه و میگه:زندگیم یادت نیست چندسال پیش همسایه بالایتون من بودم ؟
همونی که نمیزاشت بچه های محله اذیتت کنن؟
(تو میزنی زیر گریه چون تازه یادت امد اون کی بوده)
تو:کای یادته قول داده بودی تا اخر عمر کنارم باشی؟
پس کجا بودی؟
کای:الان که پیشتم پای حرفمم هستم تا اخر عمر باهاتم...
به اجبار نامزد کای شدی😐 چون پدرت دست کای یه مقدار زیاد پول💸 چک دست کای داشت
تو اگه زن کای نمیشدی بابات میوفتاد زندان
برای همین قبول کردی زنش بشی
یه روز که داشتی از دانشگاه بر میگشی دوست پسر قبلیتو میبینی که عاشق هم بودین👫
در همون نزدیکیا کای هم سرو کلش با رفیقاش پیدا میشه
کای:به به میبینم دور از چشم من ...😏
تو:ک.کای بزار برات توضیح میدم😿
کای:ببین پسر جون اگه یه بار دیگه دورو بر زندگی من ببینمت خونت پای خودته،اوکی شدی
دوست پسرت:ببین اگه بخاطر توی لعنتی نبود ما الان باهم زیر یه سقف بودیم..
(کای نمیزاره حرفشو کامل کنه و یقشو میگیره میچسبونتش به دیوار )
کای:ببین عوضی ما از بچه گی باهم بزرگ شدیم تا لهت نکردم گمشو😠
تو توی فکر این بودی که کدوم هم بازیت بوده که کای یهو میاد بغلت میکنه و میگه:زندگیم یادت نیست چندسال پیش همسایه بالایتون من بودم ؟
همونی که نمیزاشت بچه های محله اذیتت کنن؟
(تو میزنی زیر گریه چون تازه یادت امد اون کی بوده)
تو:کای یادته قول داده بودی تا اخر عمر کنارم باشی؟
پس کجا بودی؟
کای:الان که پیشتم پای حرفمم هستم تا اخر عمر باهاتم...
۹.۲k
۱۳ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.