با منی اما نفهمیدی که تنهاتر شدم
با منی اما نفهمیدی که تنهاتر شدم
گریه کردم فکر کردی زیر باران تر شدم
شب به شب بی خوابی و سردردهای بی کسی
قرص خوردم پشت هم محتاج خواب آور شدم
گفته بودی دوستت دارم ولی برعکس بود
حرف چشم و خط لب های تو را از بر شدم
جوجه ی یک روزه ای بودم که در دستان تو
با نوازش های دل سوزانه ات پرپر شدم!
از غرور رو به تاراجم نمانده هیچ چیز
کشوری مستعمره بی شاه و بی لشکر شدم!
باز باران آمد و دلتنگی ام را گریه شست
باز باران آمد و من زیر باران، تر شدم
گریه کردم فکر کردی زیر باران تر شدم
شب به شب بی خوابی و سردردهای بی کسی
قرص خوردم پشت هم محتاج خواب آور شدم
گفته بودی دوستت دارم ولی برعکس بود
حرف چشم و خط لب های تو را از بر شدم
جوجه ی یک روزه ای بودم که در دستان تو
با نوازش های دل سوزانه ات پرپر شدم!
از غرور رو به تاراجم نمانده هیچ چیز
کشوری مستعمره بی شاه و بی لشکر شدم!
باز باران آمد و دلتنگی ام را گریه شست
باز باران آمد و من زیر باران، تر شدم
۳.۱k
۳۰ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.