چون تو رفتی ، خانه بوی غم گرفت ، ویرانه شد..
چون تو رفتی ، خانه بوی غم گرفت ، ویرانه شد..
آتشی بر جان , من افکند و دل دیوانه شد..
هرکجا رفتم؛ ترا دیدم ولیکن در خیال..
آنکه من دیدم ؛چرا رو بر گرفت ، بیگانه شد ..
گوهری بودی برایم ، گوهری ناب و گران ..
قسمتم دردانه بود؛ و عشق من دردانه شد...
خانه ی قلبم؛ برایت جای ارامی نبود ؟
خانه ام بیغوله بود ، با بودنت شاهانه شد..
با وجود,قصه ی لیلی و مجنون وامق و عذرا ، چرا؟
من نمیدانم چرا این عشق, ما افسانه شد..
زندگی در پیله؛ کار سخت و دشواری شده ..
با امیدی زنده ام ، شاید که یک پروانه شد ..
آتشی بر جان , من افکند و دل دیوانه شد..
هرکجا رفتم؛ ترا دیدم ولیکن در خیال..
آنکه من دیدم ؛چرا رو بر گرفت ، بیگانه شد ..
گوهری بودی برایم ، گوهری ناب و گران ..
قسمتم دردانه بود؛ و عشق من دردانه شد...
خانه ی قلبم؛ برایت جای ارامی نبود ؟
خانه ام بیغوله بود ، با بودنت شاهانه شد..
با وجود,قصه ی لیلی و مجنون وامق و عذرا ، چرا؟
من نمیدانم چرا این عشق, ما افسانه شد..
زندگی در پیله؛ کار سخت و دشواری شده ..
با امیدی زنده ام ، شاید که یک پروانه شد ..
۲.۰k
۱۵ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.