3-3 «فرآوریشیوهء مزدبگیرداری» (سرمایه داری) (ویرایش دوم)
3-3 «فرآوریشیوهء مزدبگیرداری» (سرمایه داری) (ویرایش دوم)
______________________________________________________________
1- در هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، بمانند هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء رعیت دارسالاری» ، «همیاری» (تعاون) ، همچنان «کنار گذاشته شده» ماند ؛ و بجای آن ، روش های گوناگون زورگوئی «مزدبگیردارها» به «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، با بکارگیری چندین گونهء «پایش (کنترل)» ، «بازرسی» ، «کیفر دادن (مجازات کردن)» ، و «انگیزه بخشی (تشویق)» دربارهء (درمورد) «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، برپا شد.
2- «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، بسیار کمتر از آن اندازه ای که کار می کردند ، از کارآوردها (محصولات کار) بهره مند می شدند.
3- در هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، تنها «مزدبگیردارها» ، پروانه (اجازه) داشتن «سرمایه» را دارند ، و «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، همچون «برده ها» و «رعیت ها» ، از داشتن «سرمایه» ، «نابهره مند» (محروم) هستند.
روند پدید آمدن «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) :
______________________________________________
در سال 1300 ز. {زادروزی}(میلادی) ، با رخ دادن یک سرمای بسیار سخت در اروپا ، نیاز به پارچهء پشمی بسیار بالا رفت ، و روش فرآوری (تولید) پارچهء پشمی در کارگاه های کوچک خانگی ، پاسخگوی این نیاز بسیار بالا نبود . پایابراین (بنابراین) بازرگانان شهر فلورانس ایتالیا ، برای نخستین بار در جهان ، کارگاه های بزرگ فرآوری (تولید) نخ و پارچهء پشمی را در شهر خود برپا کردند ، و با هماهنگی «رعیت داران» ، «رعیت ها» را در برابر دریافت «مزد» ، در این کارگاه های بزرگ بکارگماردند ؛ و بدین شیوه ، فرآوریشیوهء «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» و پدیدهء «مزدبگیر» ، برای نخستین بار در جهان ، پدید آمد . «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» رفته رفته (بتدریج) در دیگر شهرهای اروپائی برپا گردید ، تا اینکه ناپلئون در پیرامون سال 1800 زادروزی (میلادی) ، با ناچمی (غیرقانونی) کردن «رعیت دارسالاری» ، «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» را تنها فرآوریشیوهء چمی (قانونی) اروپا کرد . پس از چندی ، فرآوریشیوهء «مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، در دیگر خشکیپارهای (قاره های) جهان نیز برپا شد ، ولی آنچه که بیدگرش (بی تغییر) ماند ، «بی سرمایه» بودن «مزدبگیران» (کارمندان و کارگران) جهان بود .
______________________________________________________________
1- در هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، بمانند هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء رعیت دارسالاری» ، «همیاری» (تعاون) ، همچنان «کنار گذاشته شده» ماند ؛ و بجای آن ، روش های گوناگون زورگوئی «مزدبگیردارها» به «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، با بکارگیری چندین گونهء «پایش (کنترل)» ، «بازرسی» ، «کیفر دادن (مجازات کردن)» ، و «انگیزه بخشی (تشویق)» دربارهء (درمورد) «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، برپا شد.
2- «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، بسیار کمتر از آن اندازه ای که کار می کردند ، از کارآوردها (محصولات کار) بهره مند می شدند.
3- در هنگامهء برپائی «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، تنها «مزدبگیردارها» ، پروانه (اجازه) داشتن «سرمایه» را دارند ، و «مزدبگیرها» (کارمندان و کارگران) ، همچون «برده ها» و «رعیت ها» ، از داشتن «سرمایه» ، «نابهره مند» (محروم) هستند.
روند پدید آمدن «فرآوریشیوهء مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) :
______________________________________________
در سال 1300 ز. {زادروزی}(میلادی) ، با رخ دادن یک سرمای بسیار سخت در اروپا ، نیاز به پارچهء پشمی بسیار بالا رفت ، و روش فرآوری (تولید) پارچهء پشمی در کارگاه های کوچک خانگی ، پاسخگوی این نیاز بسیار بالا نبود . پایابراین (بنابراین) بازرگانان شهر فلورانس ایتالیا ، برای نخستین بار در جهان ، کارگاه های بزرگ فرآوری (تولید) نخ و پارچهء پشمی را در شهر خود برپا کردند ، و با هماهنگی «رعیت داران» ، «رعیت ها» را در برابر دریافت «مزد» ، در این کارگاه های بزرگ بکارگماردند ؛ و بدین شیوه ، فرآوریشیوهء «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» و پدیدهء «مزدبگیر» ، برای نخستین بار در جهان ، پدید آمد . «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» رفته رفته (بتدریج) در دیگر شهرهای اروپائی برپا گردید ، تا اینکه ناپلئون در پیرامون سال 1800 زادروزی (میلادی) ، با ناچمی (غیرقانونی) کردن «رعیت دارسالاری» ، «مزدبگیردارسالاری (سرمایه داری)» را تنها فرآوریشیوهء چمی (قانونی) اروپا کرد . پس از چندی ، فرآوریشیوهء «مزدبگیردارسالاری» (سرمایه داری) ، در دیگر خشکیپارهای (قاره های) جهان نیز برپا شد ، ولی آنچه که بیدگرش (بی تغییر) ماند ، «بی سرمایه» بودن «مزدبگیران» (کارمندان و کارگران) جهان بود .
۵.۶k
۱۱ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.