-دل م می خواد بهش بگم: هی! من کنجکاوتم. بذار یه کم کنجکاو
-دلم میخواد بهش بگم: هی! من کنجکاوتم. بذار یهکم کنجکاوی کنم بعدش قول میدم برم. بذار یکم ببینم وقتی دستات رو میگیرم گرمان یا مثل دستای من سرد، بذار مستقیم بدون عذابوجدان چشم هات رو نگاه کنم و ببینم توشون چه خبره، بذار گوش بشم برای هر چی که میخوای بگی. بذار دقیق بررسی کنم ببینم صدات چه فرقی داره از پشت خط با وقتی دارم میبینمت. بذار ببینم قهوه بیشتر میخوری یا چای، بذار از ذائقهت تو غذا سر دربیارم، بذار ببینم تو هم عاشق عکسگرفتنی یا بیشتر ترجیح میدی حس کنی، بذار ازت بپرسم کارتن موردعلاقه بچّگیهات چی بوده، بذار خیلی ازت بپرسم. بذار یهروزه کلّ بیست و اندی سالگیت رو بفهمم. بذار زمستون پیشت باشم ببینم سرمایی هستی یا گرمایی، عادت به شالگردن و کلاه داری؟ بذار تو اتاقت رو ببینم، بذار ببینم پنجره بیشتر دوست داری یا تراس، بذار آلبوم بچگیهاتو ببینم، بذار ببینم اونموقعها هماندازه الآنت قشنگ بودی، بذار یه گوش هندزفریت ر من بردارم ببینم وقتی تنهایی چی گوش میدی.
اگه بذاری، وقتی کنجکاویام تموم شد، دیگه آروم میشم، احتمالاً.
پینوشت: از I sing myself
اگه بذاری، وقتی کنجکاویام تموم شد، دیگه آروم میشم، احتمالاً.
پینوشت: از I sing myself
۵.۷k
۱۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.